
عکس از فارس
افزون بر پنج سال پس از تولد جنبش سبز، و ۴۶ ماه پس از محبوس ساختن مهدی کروبی، میرحسین موسوی و زهرا رهنورد و دهها فعال سیاسی سبز دیگر، آنچه که اقتدارگرایان حاکم در جمهوری اسلامی میکوشند «فتنه»ی مرده توصیفاش کنند، حالا، و در شاهدی جدید (شانزدهم آذر، روز دانشجو)، نه فقط در قامت «جنبش»ی زنده، که جنبشی «زایا» متبلور میشود.
نیاز به توضیح مفصل ندارد؛ اکثریت دانشجویانی که دیروز در مراسم گرامیداشت روز دانشجو در دانشگاههای مختلف کشور، به یادکرد و تجلیل مستقیم و غیرمستقیم از رهبران محبوس جنبش سبز پرداختند، در مقطع کارشناسی مشغول به تحصیلاند (هرم جمعیتی مقاطع مختلف تحصیلی در مراکز آموزش عالی، موید چنین ادعایی است). بخش اعظم دانشجویان مزبور، در سال ۱۳۸۸ و ۱۳۸۹، دانشآموز دبیرستان و پیش دانشگاهی بودهاند؛ و به احتمال بسیار، اغلب آنان بهخاطر شرایط سنی، در اعتراضهای مدنی پس از کودتای انتخاباتی ۸۸ مشارکت مستقیم نداشتهاند.
نوجوانان دانشآموز پنج سال پیش، اما با وجود تمام محدودیتها و فضای بسته سیاسی و مطبوعاتی در ایران، حالا جوانان دانشجویی شدهاند که خطاب به روحانی، فریاد میکنند: «پیام ما روشنه، حصر باید بشکنه». آنان در حضور رییس دولت بنفش و نیز در چند دانشگاه دیگر کشور، شعارهای سبز سرمیدهند و مطالبات خود را با در دست گرفتن پوستر و پلاکارد و عکس و شال و روسری و دیگر نمادهای سبز، به صراحت ابراز میکنند.
بهقدر لازم، برای ناظران منصف آشکار است که تلاشهای غیرقانونی و غیرانسانی تمامیتخواهان برای پایان بخشیدن به جنبش اجتماعی جاری و زنده، اگرچه ادامه دارد اما بیفایده نشان میدهد؛ و فراتر از آن، جامعهی جنبشی، خود را «زایا» معرفی میکند.
تلاشهای گوناگون و رنگارنگ برای القاء و تبلیغ این ارزیابی و توصیف که «جنبشی وجود نداشته، و اگر حرکت اعتراضی انتخاباتی بوده، پایان یافته»، بهوضوح بیحاصل نشان میدهد و فاقد جذابیت. کوششهایی که تنها از سوی راست افراطی و اقتدارگرایی صورت نمیگیرد؛ بلکه برخی فعالان و ناظران و نیروهای سیاسی را که همدلی و همراهی با جنبش سبز نداشته و ندارند، شامل میشود.
شانزدهم آذر، نوجوانان دانشآموز ۸۸ و جوانان دانشجوی ۹۳، با هر واژهای که با رهبران و فعالان محبوس جنبش سبز پیوند خورد، به شوق آمدند و در دانشگاههای مختلف، به ابراز همدلی و احساسات و طرح علنی خواستههای دموکراتیک خود پرداختند.
این، واقعیتی است که با کمال تأسف، بهجای مواجههای مدبرانه و خردمندانه از سوی هسته اصلی قدرت در جمهوری اسلامی، همچنان با کینهجویی و تنگنظری و سرکوب و خشونت، مواجه میشود. حال آنکه پنج سال پیش، میرحسین موسوی در بیانیهای به مناسبت روز دانشجو، گریزناپذیری برخورد واقعبینانه با آن را مورد تاکید قرار داد. او خطاب به اقتدارگرایان تصریح کرد: «اگر از هزینههای سنگین و عملیات عظیم خود نتیجه نمیگیرید شاید صحنه درگیری را اشتباه گرفتهاید؛ در خیابان با سایهها میجنگید حال آن که در میدان وجدانهای مردم خاکریزهایتان پی در پی در حال سقوط است. ۱۶ آذر دانشگاه را تحمل نمیکنید. ۱۷ آذر چه میکنید؟ ۱۸ آذر چه میکنید؟ چشمانی را که در صحن دانشگاه به رزمایشهای بیفایده افتاده و آنها را نشانه ترس یافته چگونه تسخیر میکنید؟ اصلا همه دانشجویان را ساکت کردید؛ با واقعیت جامعه چه خواهید کرد؟»
میر جنبش سبز در بیانیهی مهم خود پس از عاشورای خونین ۱۳۸۸ نیز تاکید کرد که «اینان می اندیشند با عقب راندن نخبگان و روشنفکران و دانشگاهیان و فعالان از صحنه سیاسی خواهند توانست بدون پرداختن ریشهای به مسائل امروز کشور به دیروز قبل از انتخابات برگردند؟ اما کسانی که تاریخ را خواندهاند و کمی با ماهیت پیچیده جوامع آشنایی دارند میدانند که این تفکر ناشی از یک توهم واقع گریز و پناه بردن به رویکردهای کمعمق و گولزننده است . بنده به صراحت و روشنی میگویم فرمان اعدام و قتل و زندانی کروبی و موسوی و امثال ما مشکل را حل نخواهد کرد… بنده به صراحت میگویم تا وجود یک بحران جدی در کشور به رسمیت شناخته نشود، راهی برای خروج از مشکلات و مسائل پیدا نخواهد شد. عدم اذعان به بحران، توجیهگر ادامه راهحلهای سرکوبگرانه خواهد شد.»
واکنش کانون مرکزی قدرت و نهادهای امنیتی و اطلاعاتی و تبلیغاتی حکومت به رویدادهای روز دانشجو و اعتراضها و بروز و ظهور سبز دانشجویان، دور از ذهن نیست. احضار و تهدید شمار جدیدی از دانشجویان و احضارهای فلهای به کمیتههای انضباطی و حراست و نهادهای امنیتی گونهگون، و تلاش برای تحریف رویداد. حال آنکه دموکراسیخواهی و آزادیطلبی و حق انتخاب و زندگی امن، با سرکوب و تهدید، پایان نمیپذیرد، آنهم در جامعهی جوان ایران.
وجه حیرتانگیز ماجرا همین جاست؛ بجای تحلیل واقعبینانه و تبیین علمی رخداد، و تعمق در حاصل پنج سال تهدید و سرکوب، و بجای در پیش گرفتن تعامل مداراجویانه و صلحآمیز با جنبش اجتماعی جاری در متن جامعه ایران، تمامیتخواهان تحریف حقیقت پیشه میکنند و تأسی به خشونت.
پنج سال پیش میر جنبش سبز گفت: «اینها سخنانی است که ما از روی خیرخواهی میگوییم و شنیده نمیشود. اگر میشنیدند راه پیروزی خیلی نزدیک میشد؛ آن پیروزی که میگویم، عبارت از غلبه یک حزب نیست، بلکه فراگیر شدن بلوغ یک ملت است.»
- بازنشر از جرس