
روز ۲۴ نوامبر / سوم آذر مهلت توافق نامه ژنو به سر میرسد و طرفین مذاکره کننده در بحث هستهای هفته گذشته بار دیگر در هشتمین دور مذاکرات در وین پایتخت اتریش گردهم آمدند تا زمینه را برای رسیدن به یک توافق نهایی آماده کنند.
در این دور مذا کرات برخلاف مذاکرات نیویورک در فضایی مثبت و آرام دنبال شد و طرفین بر سر این موضع توافق داشتند که نیازی به تمدید مذاکرات در سوم آذر نیست.
در نوامبر ۲۰۱۳ گروه ۱+۵ و ایران پذیرفتند که در یک مذاکره شش ماهه، زمینه حل پرونده اتمی ایران را فراهم سازند. دوره شش ماهه نخست بی نتیجه پایان یافت و طرفین راه حل را ادامه مذاکرات در شش ماه دیگر دانستند و این دوره هم در روز سوم آذر به پایان میرسد.
هفتمین دور مذاکرات که در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک تشکیل شد طرفین با بدبینیهای بسیار در آن شرکت کرده و به نظر میرسید اعضا مذاکره کننده تنها برای رفع تکلیف پای میز مذاکره نشستند و هیچ گونه پیشنهاد جدی و جدیدی مطرح نگردید.
در نیویورک طرف ایرانی و اعضای ۱+۵ در جوی دلسرد کننده انتقادات تندی را علیه یکدیگر به کار بردند و تنها به بازبینی اختلافات گذشته پرداختند و اما در مذاکرات وین شرایط به گونه ای دیگر رقم خورد، و طرفین شرایط را برای رسیدن به توافقی پایدار مساعد عنوان کردند.
این بار بر خلاف دورهای قبلی مذاکرات، فضای سیاسی ایران در این زمینه سکوت معنا داری را طی کرد و در عین حال ساز مخالف مجامع غربی هم کمتر شنیده شد، به گونه ای که حسن روحانی در اظهار نظری با قطعیت از توافق حتمی در بحث هستهای سخن گفت.
پس از دور هشتم مذاکرات جان کری در کنفرانس خبری خود اعلام کرد، فکر نمیکنم توافق با ایران تا ۲۴ نوامبر دور از دسترس باشد و سرگئی ریابکوف نماینده روسیه درمذاکرات نیز خبر از پیشرفت ۹۸ درصدی برای رسیدن به توافق داد.
اما نکته مهم در این دور از مذاکرات را میتوان در مذاکره رودرو نمایندگان ایران و آمریکا و بدون حضور دیگران ارزیابی کرد و به نظر میرسد راه رسیدن در توافقات ۱+۵ را باید در توافقات ۱+۱ دنبال کرد.
بررسی سیر مذاکرات هستهای در طی دهه اخیر نشان از این مساله دارد که آمریکا مهمترین نقش را در مناسبات بینالمللی و به خصوص مسائل هستهای ایران و به ویژه مساله تحریمها علیه ایران دارد و دیگر قدرتها بیشتر منتظر توافق ایران و آمریکا هستند تا نقش آفرینی خودشان.
سران حاکم بر ایران به خوبی بر این نکته واقف هستند که حل بحران چهارده ساله هستهای ایران را باید از مسیر واشنگتن دنبال کنند و کلید حل این مساله در مذاکرات دو کشور پیدا خواهد گردید.
دو طرف بر این مساله اذعان دارند که تنش میان ایران و آمریکا به ضرر هر دو کشور است و مذاکرات دو جانبه و افزایش سطح تماس ها که با تغییر دولت و آمدن حسن روحانی در قالب رئیس جمهور رنگ تازه ای به خود گرفته است می تواند به حل مسائل فی مابین کمک کند.
هر چند سران دو کشور به این بلوغ سیاسی رسیدهاند که باید مشکلات را در پای مذاکره حل کنند اما در این میان یک نکته باقی میماند، روحیه آمریکا ستیزی آیت الله خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی.
آیت الله خامنهای در گذشته با حمایت های بی حد و حصر از سیاستهای تهاجمی محمود احمدی نژاد، پایه گذار اجماعی بینالمللی علیه ایران گردید که کشور را از لحاظ اقتصادی، سیاسی و اجتماعی به گردابی عمیق کشاند که رهایی از آن دشوار و در برخی مواقع غیر ممکن به نظر میرسید.
حاکمیت ایران به این نکته رسیده است که رسیدن به لغو تحریمهای گسترده ای که اقتصاد کشور را به ویرانی کشانده را باید از طریق مذاکره با آمریکا که از حمایت جامع دیگر اعضا مذاکره کننده برخوردار است دنبال کند، و حضور حسن روحانی معتدل و میانه رو در پاستور این نوید را داد که شاید وی بتواند گره کور مشکلات به وجود آمده توسط دولت گذشته را اندکی باز کند که وی نیز در این میان به همراهی رهبر جمهوری اسلامی نیاز دارد.
آیت الله خامنهای با تعدیل مواضع خود در قالب نرمش قهرمانانه چراغ سبزی برای حل مساله هستهای از طریق مذاکره نشان داد، اما در عین حال همچنان بر مواضع ضد آمریکایی خود تاکید و در اخرین اظهار نظر در این رابطه گفت: در زمینه ادامه مذاکرات هستهای، منع نمیکنیم و کاری که دکتر ظریف و دوستانشان شروع کردند و تا امروز هم خوب پیش رفتند؛ اما رابطه با آمریکا و مذاکره با این کشور به جز در موارد خاصی برای جمهوری اسلامی نه تنها هیچ نفعی ندارد بلکه ضرر هم دارد و کدام عاقلی است که دنبال کار بیمنفعت برود؟
وی با بیان این که نشست و برخاست و حرف زدن با آمریکاییها، مطلقاً تأثیری در کم کردن دشمنی آنها ندارد و بدون فایده است، تاکید کرد: عدهای این جور وانمود میکردند که اگر با آمریکاییها دور میز مذاکره بنشینیم بسیاری از مشکلات حل میشود، البته ما میدانستیم این جور نیست، اما قضایای یک سال اخیر برای چندمین بار این واقعیت را اثبات کرد.
با وجود این موضع رهبر جمهوری اسلامی، حسن روحانی نیک میداند که بر خلاف هیاهوی بسیار، برخی دستاوردهای کمرنگ در زمینه اقتصادی نظیر آزاد شدن پولهای بلوکه شده، حرکت مهمی نیست و تنها دنبال کردن و به نتیجه رساندن مذاکرات هستهای در قالب مذاکره با آمریکا است که میتواند گره کور لغو تحریمهای گسترده به ویژه در فروش نفت را که تنها راه مهم در آمدزایی برای حل بحران اقتصادی کشور است باز کند.