
در گیری انتخاباتی میان نیروهای سیاسی در ایران همواره وجود داشته اما پس از روی کار آمدن اصلاح طلبان در خرداد ۷۶ و دور شدن راست گرایان از مراکز قدرت این مساله تبدیل به تقابلی علنی و آشکار گردیده است .
انتخابات مجلس دهم و خبرگان پنجم این روزها برای طیف تندرو حکم مرگ و زندگی را پیدا کرده و از هم اکنون یار کشیها و هم اندیشیها برای حضور پر قدرت در این دو مجلس سر لوحه عملکرد این طیف قرار گرفته است.
در این راستا و به منظور تبیین سیاستهای اجرایی در انتخابات سال آینده، اصولگرایان سنتی و تندرو در سلسله همایشهایی با عنوان همایش همگرایی جهت ایجاد وحدت گرد هم آمدهاند، اما صحنه گردان و میدان دار این همایش ها در اختیار طیف جبهه پاداری و رهبر معنوی آنان محمد تقی مصباح یزدی بوده است.
بدون تردید جامعه اصولگرایی کشور علاوه بر اینکه وجهه خود را بین مردم عادی از دست رفته می بیند، دارای اختلافات سلیقهای فراوانی است که موجب گردیده آنان نتوانند درباره موضوعی به اتحاد دست پیدا کنند و آنان برای دست یابی به کرسی های دو مجلس آینده و در مقیاس بالاتر انتخابات ریاست جمهوری دور دوازدهم دست یاری به سوی یکدیگر دراز کردهاند.
جناح راست سنتی و تندرو این روزها از نبود رهبری واحد در رنج است و برای مقابله با اصلاح طلبان و اعتدالگرایان که توانستند در انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته شکستی غیر قابل باور را به آنها تحمیل و دست آنان را از قوای مجریه کشور کوتاه کنند، نیاز به وحدت را احساس میکنند.
آنها از یکسو تندرویان و حامیان احمدی نژاد را به رهبری مصباح یزدی به اتفاق نظر فرا می خوانند و از سوی دیگر طیف اصولگرایان سنتی را با ترفند ریاست جامعه روحانیت مبارز بر این وحدت به سوی خویش می خوانند، اما شکاف بین آنان به حدی واضح و ملموس است که صاحب نظران در یک جبهه قرار گرفتن آنان را امری ناممکن میدانند.
هرچند مصباح یزدی با حضور و سخنرانی در این همایش خود را آماده همراهی از این وحدت نشان داد اما همچنان بر اصول خویش تاکید و به نوعی خود را آماده برای رهبری اصولگرایان معرفی کرد و گفت: تصور من این است که افرادی که در اینجا جمع شدند، میخواهند خودشان را از انحرافها، سقوطها و نوسانات زشت حفظ کنند و اگر میخواهند اینگونه باشد، باید اصول فکری، ارزشی و روشی را رعایت کنند.
وی که با قمار حمایت از احمدی نژاد وجهه سیاسی خود را از دست رفته دید، با درس گرفتن از این موضوع در انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته با احتیاط وارد میدان شد و تنها به حمایت از کسانی پرداخت که امتحان پس داده بودند و برای انتخابات مجلس آینده نیز مطمئنا همین روش را انتخاب خواهد کرد.
در این رابطه محسن غرویان با اشاره به تلاش برخی اصولگرایان برای محور قرار دادن مصباح یزدی پیرامون وحدت جناح اصولگرا گفت: من با شناختی که از مصباح یزدی دارم؛ معتقدم که هر کسی از اصولگرایان باید راه خود را برود و تلاش در رابطه با وحدت پیرامون مصباح یزدی کاری بیهوده است، چرا که او اعتقادی به وحدت ندارد.
اما این یارگیری ها در عرصه انتخابات مجلس خبرگان رهبری هم شدیدا دنبال می شود، راست گرایان افراطی، تحرک و تلاش اصلاح طلبان به رهبری هاشمی رفسنجانی را تهدیدی امنیتی در راستای مقابله با نظام و رهبری قلمداد میکنند و معتقدند تئوری فتح سنگر به سنگر که اولین بار از سوی سعید حجاریان مطرح گردید برای انتخابات دو مجلس آینده نیز مد نظر اصلاح طلبان قرار دارد.
در این میان دو نام بیش از همه نمود دارد اکبرهاشمی رفسنجانی و محمد تقی مصباح یزدی، هاشمی رفسنجانی پس از رد صلاحیت خود در انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته توسط شورای نگهبان توانسته چهرهای مقبول در بین آحاد جامعه به ویژه بین اصلاح طلبان و اعتدالگرایان از خود به نمایش گذارد و با حمایت های علنی از دولت روحانی تلاش دارد نقش کلیدی خود را در تبیین سیاست های کلی نظام که در دروان احمدی نژاد کمرنگ شده بود بازسازی کند.
از سوی دیگر محمد تقی مصباح یزدی قرار دارد که رهبری جبهه تندرویان را بر عهده دارد و تلاش می کند علاوه بر بدست آوردن کرسی های مجلس دهم خود را به عنوان رهبر اصولگرایان معرفی و ردای ریاست مجلس خبرگان آینده و در مقیاسی بزرگتر جانشین آیت الله خامنه ای بیازماید.
در این راستا احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان با ابراز نگرانی از حضور افراد فاقد صلاحیت در مجلس خبرگان آینده میگوید: فتنه هنوز زنده است و باید مانع حضور متظاهران در قدرت شد و اگر کسانی که به بیتالمال دستاندازی کردهاند وارد مجلس خبرگان شوند به ضرر آیت الله خامنهای خواهد بود و میتوانند تصمیماتی درباره رهبری بگیرند که به صلاح نظام و امت اسلامی نباشد.
این سخنان دبیر شورای نگهبان که برای خوراک عمومی و حامیان عادی رهبر جمهوری اسلامی بیان شده، تنها در راستای تبلیغات انتخاباتی است که همواره در جهت مخالفت با چپ گرایان بیان میشود و بر کنشگران سیاسی این مساله واضح است که ترکیب آینده مجلس خبرگان اعم از جناح های چپ و راست با ادامه رهبری آیت الله خامنهای مشکلی نخواهند داشت.
اما در این میان دو نکته اساسی وجود دارد که این گونه یارکشیها و اقدامات برای حضور پرقدرت جناحهای سیاسی در این مجلس را معنی دار میکند، اول اینکه احتمالا مجلس خبرگان آینده در آزمون انتخاب جانشین آیت الله خامنهای به دلیل نامناسب بودن شرایط جسمی قرار خواهد گرفت و با توجه به نقشی که از رهبری در قانون اساسی تعریف شده، ترکیب آینده این مجلس میتواند ترکیب سران حاکمیت در ایران را دستخوش تغییرات عمده کند.
و دوم ریاست آینده خبرگان پنجم است که می تواند بر تصمیم گیری های این مجلس دخالت مستقیم و تاثیر گذار داشته باشد و این دو مساله باعث گردیده اهمیت انتخابات خبرگان برای جناح های سیاسی درون حاکمیتی دو چندان گردد.
اما نکته مهم در این میان طیف راست گرایان سنتی است که حاصل اشتباه خود را در به قدرت رساندن فردی مانند احمدی نژاد را تجربه کرده و در انتخابات سال گذشته نیز بر عدم اقبال مردم به خود نیز وقوف یافته است و بعید است که زیر بار رهبری فردی تندرو مانند مصباح یزدی برود.