
سفر حسن روحانی برای شرکت در اجلاس سالانه مجمع عمومی سازمان ملل، دستاویزی گردید که یکبار دیگر دلواپسان به خروش درآیند و حتی پیش از آغاز سفر، انتقادات خود را نسبت به عملکرد حسن روحانی و اطرافیانش مطرح نمایند.
حامیان دیروز محمود احمدینژاد که امروز دلواپسند و از نتایج سیاست هستهای حسن روحانی و تیم مذاکره کنندهاش ابراز نگرانی میکنند، در طی یکسال گذشته با تشکیل دادن کمیته صیانت از منافع مردم ایران سلسله نشستهایی را با عنوان ما دلواپسیم برگزار کردند.
این کمیته بار دیگر در آستانه سفر حسن روحانی به نیویورک و دور جدید مذاکرات هستهای در حاشیه اجلاس سالانه سازمان ملل فعال گردید و اعضای جبهه پایداری که این روزها خود را در قالب حزب میبینند و برخی تندرویان حکومتی تلاش کردند خواسته های خود را در قالب راه و چاه به رئیس جمهور ایران منتقل کنند.
انتقاد از عملکرد تیم مذاکره کننده، دیدارهای حسن روحانی و احتمال گفتگوی مستقیم با باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا در سر فصل نگرانی این دلواپسان قرار داشت، به گونهای که آنان در نامهای سر گشاده به مجلس شورای اسلامی از نمایندگان خواسته بودند که اگر این ملاقات صورت گیرد طرح عدم کفایت حسن روحانی را در دستور کار خود قرار دهند.
اما عملکرد حسن روحانی در سفر به نیویورک یکبار دیگر نشان داد وی همچنان بر موضع خود در بحث هسته ای ایستاده است و هراسی از یاوه گوییهای دلواپسان ندارد و در سخنرانی خود در تالار اجلاس عمومی سازمان ملل به خوبی آن را بیان کرد.
سخنان حسن روحانی در اجلاس سازمان ملل کاملا بر اصول دیپلماتیک استوار بود و در آن نه خبری از درخواست مدیریت جهان مطرح شد و نه از هاله نور خبری بود، بلکه حتی در بیان انتقاد از دولت آمریکا به خاطر تحریمها و بحث مبارزه با تروریسم، با حفظ فاصله به بیان دیدگاههای ایران پرداخت بدون توهین و افترا به دیگران و شعار زدگی.
از برخی جهات میتوان سخنرانی امسال حسن روحانی را ادامه طرح جهان علیه خشونت و افراطی گری که در نخستین سخنرانی اش در سازمان ملل در سال گذشته و مشابه با ایده گفت و گوی تمدن ها که توسط سید محمد خاتمی رئیس جمهور اسبق ایران بیان گردید، دانست، اما به نظر میرسد خواسته های رهبر جمهوری اسلامی در آن کاملا لحاظ گردیده و برخی سخنان حسن روحانی را دقیقا بیان دیدگاههای آیت الله خامنهای میدانند.
البته ذکر این نکته ضروری است که شاید حسن روحانی طرفدار حل مسائل از طریق گفتگو و دیپلماسی باشد اما در قالب رئیس جمهور ایران باید بر اساس دکترین تعریف شده از سوی رهبر و عناصر تعیین کننده در نظام جمهوری اسلامی حرکت کند و وی به تنهایی تبیین کننده سیاست های ایران در عرصه جهانی نیست.
البته دیدارهای دوجانبه رئیس جمهور ایران در حاشیه این اجلاس با رهبران کشورهایی نظیر فرانسه، بریتانیا، ایتالیا، اتریش و… موجب دل آزدگی دلواپسان گردیده و آن را خلاف خواسته رهبر و تخطی از خطوط قرمز تبیین شده می دانند، اماعلیاکبر ولایتی، مشاور ارشد آیتالله خامنهای در امور بینالملل و رئیس مرکز بررسی استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام با اعلام حمایت از اقدامات حسن روحانی می گوید: بدون تردید آنچه دکتر روحانی انجام میدهد در راستای دیدگاههای رهبری و بر اساس توسعه روابط بر پایه احترام متقابل است.
نکته مهم در این دیدارها مطمئنا راهکارهای رسیدن به توافقات هستهای بخش عمده ای از مذاکرات دو جانبه را شامل خواهد گردید و حسن روحانی در این زمینه در جمع گروهی از دبیران و سردبیران رسانههای آمریکایی گفته است: با دستیابی به توافق درازمدت نهایی میان ایران و قدرتهای غربی، درها برای همکاریهای عمیقتر میان ایران و جامعه جهانی باز خواهد شد.
البته دیدار حسن روحانی با باراک اوباما می توانست نقطه عطف این سفر باشد و هرچند این دیدار صورت نگرفت، اما وی یکبار دیگر بر موضع خود در قبال تندرویان حکومتی پافشاری کرد و با حضور در مرکز مطالعاتی آمریکای نوین، ماموریت دولت یازدهم را ایجاد تعامل سازنده در روابط بینالمللی ذکر کرد و با تاکید بر اعتماد ساز متقابل با دیگر کشورها از جمله آمریکا گفت: باید از گذشته درس بگیریم و نباید اسیر گذشته باقی بمانیم.
هرچند دلواپسان در ظاهر حسن روحانی را از دیدار با باراک اوباما نهی می کردند اما مطمئنا در باطن امیدوار بودند که این ملاقات صورت گیرد تا بتوانند سرفصل تازهای را در مقابله با دولت اعتدالگرا باز کنند؛ هرچند برخی دیدارها از جمله دیدار با فرانسوا اولاند، رئیس جمهور فرانسه و دیوید کامرون، نخست وزیر بریتانیا بار دیگر بهانه به دست اصولگرایان تندرو داده تا بار دیگر سیاست خارجی دولت را به رعایت نکردن خطوط قرمز حکومت متهم کنند.
در این رابطه اسماعیل کوثری، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با انتقاد از برخی دیدارهای انجام شده از مسئولان دولت خواسته که فلسفه دیدار روحانی با اولاند و کامرون را برای نمایندگان مجلس تشریح کنند.
در خاتمه باید گفت هرچند به نظر می رسد دستاورد دومین سفر حسن روحانی به نیویورک بیشتر به بیان نظرات آیت الله خامنهای نزدیک باشد اما وی بار دیگر نشان داده است از مواضع خود در قبال تندرویان باز نمیگردد و امید وار است با فاصله گرفتن از ادبیات اصولگرایان رادیکال و دلواپسان حکومتی دربهای دوستی ایران و جامعه جهانی را باز نماید.