
اگر تا کنون حلقه اصلى یاران آیت الله خمینى که قرائتى متفاوت با آقاى خامنه اى داشتند یک به یک حذف و حبس و حصر شدند مدتى است نوبت به خانواده و موسسه تنظیم نشر آثار او رسیده، خانواده اى که در طول سالهاى اخیر، با روشى ممکن و متناسب با شرایط خود، در کنار مردم ایستادند و پس از تقلب در انتخابات سال ٨٨، هرگز جانبِ ظلم را نگرفتند و حتى در حرکتى آشکار، مراسم تنفیذ رییس دولت دهم را تحریم کردند و سید حسن خمینى به عنوان نماد و یادگار این خانواده در آن مراسم شرکت نکرد.
دیروز نصرالله پژمانفر، نماینده اصولگراى مجلس از احتمال بررسی انتقال «مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى» به «یک موسسه بیطرف» خبر داده و عملیاتى شدنِ این احتمال، مى تواند به معناى آغازى بر پایانِ مدیریت حسن خمینى بر حفظ آثار پدربزرگ اش باشد.
چندى پیش هم خبرگزارى وابسته به سپاه، اعلام کرده بود که «در روزهای آینده اعضای شورای مرکزی کمیته حفظ، نشر و صیانت از اندیشههای امام خمینی و مسئولان استانی آن به همراه برنامههای آینده خدمت ملت عزیز ایران اعلام میشود»، زیرا به نوشته فارس «مؤسسه حفظ تنظیم و نشر آثار امام خمینی در اختیار جریانات سیاسی تندرو منحرف از اسلام ناب محمدى درآمد»!
البته انتقام از این خانواده، دور از انتظار نبود؛ اندکى پس از ردصلاحیت هاشمى رفسنجانى (جانشین فرمانده کل قوا در سالهاى جنگ) وقتى آقاى خامنه اى دستور نوشتن تاریخ انقلاب را به نظامیان داد مى شد حدس زد که پروژه تحریف تاریخ انقلاب کلید خورده و دیر یا زود نوبت به مرکز حفظ آثار و اسناد آیت الله خمینى نیز مى رسد.
آقاى خامنه اى در ششم خرداد ماه امسال، یعنى وسط معرکه انتخابات ریاست جمهورى، «یکى از وظایف مهم مسوولان و فرماندهان دانشگاه امام حسین سپاه» را آشنا کردن جوانان با تاریخ انقلاب دانست و تاکید کرد که «همه مردم به ویژه جوانان باید از تاریخ انقلاب آگاهی کامل داشته باشند». آقاى خامنه اى گفت که فقط در این صورت «آیندهای اطمینانبخش و قطعی» دارد!
وقتى یک سازمان یا آکادمى نظامى غیرمرتبط با “تاریخ”، قرار است معلم تاریخ جوانان شود هدفى ندارد جز تأمین بسترى که حتى در صورت ردّصلاحیت هاشمى رفسنجانى نیز کسى نپرسد فلانى که “شناسنامه انقلاب” بود چرا حذف شد؟ و نگویند انقلاب اسلامى نیز فرزندان خود را خورد و همه شرکاى انقلاب از نهضت آزادى تا جبهه مشارکت، از چپ تا راست، از آیت الله منتظرى تا موسوى، کروبى و هاشمى همه را استالینیستى حدف کردند؛ گویا تاریخ انقلاب باید از نو نوشته شود تا بنابر متن جدید، آیندگان بدانند که انقلاب از اول چنین فرزندان و صاحبانى نداشته که بخواهد بخوردشان! این تاریخ جدیدى است که سپاه باید آن را بنویسد و در سخنان آن روزِ آقاى خامنه اى «زمینه ساز آیندهای اطمینانبخش و قطعی» توصیف شده بود.
گناه حمید انصاری، قائم مقام «موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی» این است که گفته اسناد نامه اى که آقاى هاشمى رفسنجانى در سال ۶٢ به آیت الله خمینى نوشته در موسسه موجود است؛ به گفته آقاى انصارى، آقاى هاشمى هم جز این نگفته زیرا ”خاطرهای که آقای هاشمی رفسنجانی در موضوع حذف شعار نسبت به امام ذکر کرده است مربوط به موافقت و دستور امام بر قطع این شعار از رسانههای دولتی است. مطلبی که در سال ۶۲ روی میز بررسی و تصمیمگیری مسئولین نظام و رهبری انقلاب قرار داشت همین بود نه بحث بر سر دستور و یا توصیه به مردم برای حذف این شعار. در عبارات خاطرات آقای هاشمی هم که بر اساس یادداشتهای ثبت شده روزانه میباشد به صورت دقیق تصریح شده است که موضوع موافقت و دستور امام حذف شعار «مرگ بر آمریکا و مرگ بر شوروی» از رسانههای دولتی بوده است نه نفی و نهی از این شعار”.
گناه حمید انصارى امانتدارى از اسناد است؛ وگرنه کار اگر دست کمیته اى بود که خبرگزارى فارس خبر از تاسیس اش داده تا کار «حفظ آثار امام» را بر عهده بگیرد، لابد وظیفه انقلابى ایجاب مى کرد که امثال این اسناد هرچه سریعتر معدوم شود.
نتیجه آنکه، به نظر مى رسد مؤسسه اى که نماینده اصولگراى مجلس از آن به عنوان «موسسه بیطرف» یاد کرده بیشتر به “سازمان تحریف تاریخ انقلاب” شبیه باشد تا یک “موسسه بیطرف” براى حفظ آثار بنیانگذار انقلاب.
- بازنویسىِ یادداشتى با عنوان «نوبت به جماران رسید» که چندى پیش در وبسایت روزآنلاین منتشر شد.