
سیاستهای ناکارآمد نظام جمهوری اسلامی و انشقاق در بین افراد جامعه در طی هشت سال گذشته موجب تشکیل یک الگوی فاسد سیاسی و اقتصادی در کشور گردیده است و این امر موجب شده جامعه ایرانی از هم گسیختگی شدیدی را تجربه کند.
این مساله باعث گردیده است تا سیاسیون و افرادی که دل در گرو ایران دارند و خواستار حفظ امنیت و منافع ملی کشور هستند طرح آشتی ملی را مطرح و خواستار زدودن کدورتها و باز کردن راهی برای بازگرداندن ارزش کشور و مردم به جایگاه خود باشند، اما این مساله به مذاق افراطیون داخلی خوش نیامده و هر روز برای جلوگیری از اجرای این طرح ملی توطئهای تازه میاندیشند.
در این رابطه سیدمحمود علوی وزیر اطلاعات دولت یازدهم، در اولین نشست مشترک مسئولان کمیتههای پدافند غیرعامل دستگاههای اجرایی، وزارتخانهها، سازمانها و استانداریها با انتقاد از در برابر هم قرار گرفتنها گفته است: “ما باید عناصر تاثیرگذار در کشور و در بخشهای مختلف را به هم گره بزنیم و اقشار و اصناف و بخشهای مختلف را با وجود تمام سلایق و جریانهای متفاوت سیاسی مدنظر قرار دهیم تا در نهایت در برابر دشمن یکصدا بلند شود و اگر دشمن این موضوع را ببیند موجب میشود که او از هر حرکتی باز بماند”.
علوی با بیان اینکه “همه باید همسو باشیم نه اینکه بخواهیم به له کردن و کوبیدن طرف مقابل بپردازیم”، گفت: “باید از خود بپرسیم که داریم چی و چه را میکوبیم و میخواهیم چه به دست بیاوریم؟ شانزده سال همدیگر را کوبیدیم چه عایدمان شد؟ الان دولتی سر کار آمده که دنبال کوبیدن این و آن نیست”.
این سخنان وزیر اطلاعات و تاکید حسن روحانی مبنی بر لزوم بازنگری در استراتژی نظام و اتخاذ سیاستهای آشتی جویانه، این امید را به وجود آورده است که پس از سی و چند سال کوبیدن بر طبل بی اعتمادی و دشمنی، پنجرهای برای آیندهای بهتر با مشارکت تمامی اقشار ایرانی چه در داخل و چه در خارج از کشور باز شود.
بدون تردید آشتی جویی و مصلحت سنجی معطوف به حفظ منافع ملی و میهنی، دغدغه جدی و دلسوزانه افرادی است که خواستار سربلندی کشور هستند و متاسفانه در این مسیر با برخوردهای نابخردانه جناح قدرت طلب مواجه شدهاند.
حسن حبیبی دبیرکل حزب مؤتلفه اسلامی با رد طرح آشتی ملی گفته است: “معتقدیم طرح موضوعات آشتی ملی مشکوک است. از این موضوع نیز برخی سوءاستفاده کردند تا صورت مساله تضاد بین انقلاب و ضد انقلابها را تغییر دهند”.
در حالی این سخنان از سوی این گونه افراطیون مطرح میشود که به همگان بر این مساله اذعان دارند که وحدت و ترقی و توسعه سیاسی هر کشور و جامعهای نیازمند کوشش و همیت تمامی افراد آن جامعه است و کوبیدن بر طبل نفاق و دشمنی تنها نتیجه اش بحران سازی است.
در طی هشت سال ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد و افراطیون حامی وی، ساختار حاکمیتی و اجرائی تعریف شده به گونهای بود که دور کردن بخش وسیعی از سیاسیون و صاحبان اندیشه و ثروت در دستور کار نظام قرار گرفت و نتیجه آن آسیب دیدن جامعه و کشور و تهدید امنیت و منافع ملی را سبب شد.
بدون هیج تردیدی این عملکرد اصولگرایان در طی حیات دولت گذشته و بستن فضا در جهت یکپارچه کردن حاکمیت مشکلات بیشماری را در داخل و خارج از کشور به وجود آورد، به گونهای که در عرصه خارجی باعث شد که همه قدرتهای مهم دنیا علیه جمهوری اسلامی قد علم کنند و تحریمهای شدیدی علیه ایران اعمال گردد و اقتصاد کشور فلج شود.
در عرصه داخلی نیز برخوردهای تند و خشونت آمیز در مقابل خواست مردم سبب گردید یک بار دیگر طیف اصولگرا به افول شدید جایگاه خود در بین عامه مردم پی ببرد و این نگاه مردم را به خوبی می توان در نتایج انتخابات ۲۴ خرداد مشاهده کرد.
این مساله بسیار واضح است که راست افراطی و تندرویان حکومتی از قبول شکست خود در انتخابات هراس دارند و تلاش میکنند همچنان نظر خود را به دولت دیکته کنند و در این مسیر سنگ اندازی در مقابل اقدامات دولت نیز یکی از مهمترین استراتژیهای اتخاذ شده میباشد.
حسن روحانی در تبلیغات انتخاباتی خود به درستی از ضرورت آشتی و وحدت ملی سخن گفت و بدون تردید آرائی که به وی داده شد نشان از این مساله دارد که مردم ضرورت آشتی ملی را به خوبی درک کردهاند و تحقق آنرا زمینه ساز آشتی خود با حکومت میدانند.
در خاتمه باید گفت آشتی ملی امروز تنها راه نجات کشور از مشکلات داخلی و بینالمللی است و در این مسیر به اراده ملی و همت تمام ایرانیان در داخل و سراسر جهان نیاز دارد و دولت حسن روحانی به هیچ وجه نباید فرصت سوزی کند و با استفاده از تجربههای گذشته باید در مقابل بحران سازها و ایجاد کنندههای موانع و محدودیتها بایستد و در این مسیرهمگان باید فارغ از دیدگاههای شخصی؛ این حرکت را برای باز گرداندن کشور به جایگاه اصلی خود به سرانجام رسانند.