
«موزه» کلمهای یونانی است که از «موزیون» به معنای مجلس فرشتگان بر گرفته شده است. به طور کلی موزه به مجموعهای از آثار و اشیایی اطلاق میشود که در محل یا عمارتی نگه داری و به معرض نمایش گذاشته شوند.
ایرانیان از دیرباز زمانی که مورد هجوم بیگانه قرار میگرفتند اشیا ارزشمند خود را در چاهها یا زیر زمین پنهان میکردند و همین امر در کنار قدمت چند هزارساله کشور و وجود بناها و عمارتهای قدیمی باعث شده است ایران یکی از غنیترین کشورها در آثار باستانی باشد.
اولین بار به دستور ناصرالدین شاه قاجار در داخلکاخ سلطنتی گلستان، تالاری به موزه اختصاص یافت. که سپس همین مکان با ملحقاتی غنیتر شد و به نام موزه «همایونی» گشایش یافت. روزنامه شرف در توصیف این موزه مینویسد: «طول «موزه همایونی» چهل و سه زرع و عرضاً هیجده زرع مشتمل بر بیست اتاق است. این موزه خزینهای است مشحون به ظواهر و جواهر گرانبها و ظرایف و نفایس اشیاء آثار جلیله علمیه و مهمان حریبه قدیمه، آلات، ادوات متنوعه و مصنوعات ازمنه سابقه و نتایج خیالات حکمای بزرگوار و تماثیل و تصاویر نگارندههای بیمثل و مانند روزگار و پردههای نقاشی کار نقاشهای مشهور و حاصل صناعی کارخانههای معروف و ظروف چینی بسیار و ممتاز کار چین و روسیه و انگلیس و بلور آلات، کارخانههای ساکس و نیز کارخانههای معتبر»
این موزه پس از مدتی از بین رفت. جواهرات آن به خزانه بانک ملی انتقال یافت و بعدا به موزه مجهزی تبدیل شد و سلاحهای آن به موزه دانشکده افسری سپرده شد. در دورهٔ مشروطه به دستور وزیر معارف صنیع الدوله دایرهای به نام اداره عتیقات بین سالهای (۱۲۹۵- ۱۲۹۷ م) به وجود آمد که کارش سر و سامان دادن به وضع خراب حفاریهای غیر مجاز بود. در همین زمان بود که موزه «ایران معارف» تأسیس شد. این موزه در برگیرنده اشیای عتیقه، کاشی، سفال، سکه و سلاح بود که به عنوان اولین گام موثر در تاریخ موزه داری ایران به شمار میرود. به مرور زمان موزههای مختلفی در تهران و دیگر شهرهای ایران دایر شد اما امروزه ناکارآمدی مدیریت موزهها و حفظ آثار باستانی و عمارتهای قدیمی به یکی از دلواپسیها برای علاقمندان حوزه فرهنگ و تاریخ در ایران بدل شده است.
از فروش جگر و دوغ تا تخلیه موزه
مهدی حجت قائم مقام سازمان میراث فرهنگی ابتدای هفته جاری و در مراسم تودیع مدیر کل سابق میراث فرهنگی استان تهران ضمن ابراز تاسف از وضعیت موزهها در ایران گفت: موزه دوران اسلامی چندین سال است که تعطیل شده، طبقه دوم و زیرزمین موزه ایران باستان نیز عملاً تعطیل است، بناهای تاریخی از ثبت خارج میشوند و در کاخ موزهها، جگر و دوغ فروخته میشود. صنایع دستی نیز نتوانسته حیثیت کشور را به جهان معرفی کند.
وی همچنین به خطر خروج کاخ جهانی گستان از فهرست میراث جهانی اشاره کرد و گفت: چه کسی جرات کرده است که کنار این کاخ یک برج مرتفع بسازد، چه کسی اجازه دارد که اثر ۱۵۰ سال را تخریب کند؟ آیا ما انقدر بیآبرو شدهایم که افراد دست به تخریب میراث ملیمان بزنند؟
از سوی دیگر ماه گذشته رسانه ها خبر دادند کاخ موزه شهرداری تبریز که با هزار زحمت طی سالهای اخیر برای حفظ و بقاء به موزه تبدیل شده بود، در یک چشم بر هم زدن و به بهانه فقدان اتاق برای استقرار اعضای شورای چهارم تبریز تخلیه شد و بخش اعظمی از این عمارت که در برگیرنده تالارهای متعددی بود به اتاقهایی تبدیل گردید تا اعضای جدیدالورود شورای چهارم با تجهیز و تغییر کابری این تالارها از آن استفاده کنند.
همچنین خبرگزاری میراث فرهنگی مرداد ماه سال جاری گزارش داد، شایعههای فراوانی از گم شدن و به سرقت رفتن اشیای موزه ملی ایران در سالهای اخیر منتشر شده است. موزه ملی ایران گنجینهای از متنوعترین اشیای تاریخی ایران است که وظیفه نگهداری، نمایش و پژوهشهای باستانشناختی را برعهده دارد اما اکنون، این موزه که از نظر حجم، تنوع و کیفیت آثار یکی از چند موزه بزرگ جهان محسوب میشود از نبود بودجه و عدمساماندهی ۲۰۰هزار شیء تاریخی رنج میبرد. این گزارش موزه ملی ایران را به گورستان اشیای تاریخی توصیف کرده تا موزهای زنده و پویا که در سالهای اخیر نیز با مشکلات بیشمار دست و پنجه نرم کرده است.
برخی امیناموالها و کارشناسان موزه ملی ایران نیز با گلایه از وضعیت مدیریتی موزه ملی به خبرگزاری میراثفرهنگی میگویند، از زمانی که ریاست سازمان میراثفرهنگی را اسفندیار رحیممشایی بهعهده گرفت و محمدرضا مهراندیش مدیر روابط عمومی آن بهعنوان مدیر موزه ملی منصوب شد باب مدیریت غیرتخصصی در این مجموعه باز شد.
سایه سنگین مدیران غیر متخصص
کارشناسان معتقدند در دوران معاصر، موزهها صرفاً به مکانی اطلاق نمیشوند که تعدادی از آثار باستانی یا هنری را در جعبههایی به تماشای عموم بگذارند؛ بلکه موزهها وظیفه حفظ و نگهداری مطمئن، برنامههای پژوهشی و کارگاههای آموزشی، انتشار نشریات و حاملهای چند رسانهای، تعامل گسترده با موزهها و مؤسسات پژوهشی، اجرای عملیات باستانشناختی بررسی و کاوش، و بسیاری فعالیتهای فرهنگی دیگر را نیز دارند. موزهها نیازمند کتابخانههای غنی و آزمایشگاههای تخصصی گوناگونی هستند که ابتداییترین آنها (که ابزارهای سالیابی و قدمتسنجی باشد) در هیچ یک از موزههای ما وجود ندارد.
گفتنی است موزههای ما، با هیچیک از یک وظایف امروزی موزهداری آشنا نیستند و عملاً به آن نمیپردازند. به عنوان مثال موزه ایران باستان تفاوت چندانی با همان شکل و ترتیبی که گدار در دهه ۱۳۱۰ به اجرا گذاشت، ندارد و حجم کتابهای کتابخانه موزه (بهرغم کتابداران برجستهای که در اختیار دارد) نسبت به سی سال گذشته تفاوت چندانی نکرده است.
از سوی دیگر امروزه یکی از مهمترین بخشهای هر موزه، وبسایت آن موزه است. در دنیای امروز حجم بازدیدکنندگان مجازی موزهها، صدها وگاه هزاران برابر بازدیدکنندگان حضوری است. امروزه وبسایتهای بسیاری از موزههای جهان آکنده از انبوهی از اطلاعات تصویری و نوشتاری هستند. این اطلاعات موجب گسترش فرهنگ و زبان و آیینهای یک کشور در سراسر دنیا میشود و مکمل توانمندیهای سیاسی و اجتماعی آن کشور خواهد شد. این در حالی است که وبسایت موزههای ایران، چه از لحاظ ساختار فنی و چه از لحاظ اطلاعات، بسیار ابتدایی است. مطالب موجود در آن بیشتر تبلیغ برای مسئولان و نیز خبرهای داخلی و تشریفاتی موزه است که فاقد ارزش است.
در مجموع باید گفت سایه مدیران غیرمتخصص، بکار نبردن شیوهای جدید موزه داری، نبود بودجه و سروسامان ندادن به ماحصل کاوشهای باستانشناسی منجر به بروز وضع نابسامان امروزی در موزههای ایران شده است.