
هر سال مصادف با روز ۲۴ آبان که در تقویم رسمی کشور به عنوان روز کتاب و کتابخوانی معین شده است، هفته کتاب در ایران آغاز میشود. بیست و یکمین هفته کتاب امسال در حالی آغاز میشود که صنعت نشر در ایران مانند صنایع دیگر وضعیت نامطلوبی را دچار شده است.
کارشناسان وصاحب نظران نشر کتاب در ایران از دیرباز بر این عقیده بودند که این فعالیت در ایران با مشکل و بحران روبرو ست و مسائل فرهنگی، آموزشی، اجتماعی و سیاسی را مانعهای عمده نشر کتاب در ایران میدانستند. موضوع نشر کتاب در کشور با مسائل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی پیوند عمیقی برقرار کرده است و امروزه به عنوان یکی از معضلات قابل توجه در حوزه فرهنگ درآمده است.
مشکلات حوزه نشر از زبان ناشران
کارشناسان و ناشران کشور روز یکشنبه، ۲۶ آبان ماه در نشست «اقتصاد نشر کتاب در ایران» گرد آمده و به بررسی مشکلات حوزه نشر در کشور پرداختند. کارشناسان و ناشران بر این امر اتفاق نظر داشتند که مشکلات صنعت نشر کشور به مواردی نظیر یارانههای دولتی، توزیع غیرمتعادل امکانات در پایتخت، بیتوجهی به نیاز بازار در تولید و فروش عمده به مراکز دولتی، غیرحرفهای بودن بخش اعظم صنعت نشر، نابسامان بودن چرخه توزیع، تبلیغ و اطلاعرسانی ضعیف و نادرست، نبود نهادهای صنفی تاثیرگذار و عدم توسعه کتابخانههای عمومی و مدارس خاص بازمیگردد.
جعفر همایی، مدیر نشر نی در این نشست با بیان اینکه در کشور نشر حرفهای شکل گرفته اما نشر اهدایی و دادن سوبسید تعادل چرخه نشر را بر هم زده است، افزود: آمار ۶ ماه اول سال خانه کتاب که هنوز کار تحلیلی بر آن انجام نشده است، نشان دهنده عدم تعادل میان تیراژ و بهای کتابهاست. این درست است که هر کتابی تعدادی مخاطب دارد اما این ناهماهنگی در آمار موجود ناشی از توزیع غیرمتعادل امکانات در بین بخشهای مختلف است که در مواردی به عرضه مازاد کتاب در بازار منجر میشود.
داریوش مطلبی معاون فناوری اطلاعات موسسه خانه کتاب نیز در این نشست مشکلات را تنها منوط به عوامل اقتصادی ندانست و گفت: عوامل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی نیز بر چالشهای حوزه نشر تاثیرگذاراند. زیرا طبق پژوهشی که در این زمینه انجام دادم، مشکلات را میتوان به چند بخش تقسیم کرد نخست مشکلات حرفهای «درون صنفی صنعت نشر» است. نشر کشور در شرایط حرفهای خود از لحاظ سختافزاری دچار مشکل نیست بلکه مشکل در نگرشهای دستاندرکاران صنعت نشر است.
سردبیر کتاب ماه و کلیات مشکلات دیگر صنعت نشر را برون صنفی عنوان کرد و افزود: نابسامان بودن چرخه توزیع، تبلیغ و اطلاعرسانی ضعیف و نادرست، نبود نهادهای تاثیرگذار، عدم توسعه کتابخانههای عمومی و مدارس، نگرش خاص به کتابهای خاص، نبود آرامش فکری و روحی مخاطبان کتابها، نگاه غیراقتصادی به صنعت نشر در میان ناشران و دستاندرکاران، ممیزی کتاب و کاهش اعتماد مصرف کنندگان، از جمله عوامل دخیل در مشکلات صنعت نشر کشور هستند.
افزون بر نظرات مطرح شده توسط کارشناسان و ناشران در این نشست از دیگر مشکلات صنعت نشر در کشور میتوان به کمی سرمایه مادی، عدم مشارکت بانکها و سازمانها و افراد سرمایه گذار در کار کتاب و نشر؛ کمبود وسایل و امکانات فنی چاپ و نشر، ناکارامدی، فرسودگی دستگاهها و ابزارهای چاپ؛ کمبود و گرانی مواد و مصالح چاپ و نشر و وابستگی کشور در این حیث به بازارهای متغییر و پرنوسان و بویژه مشکل کاغذ که در سالهای اخیر و با وجود تحریمهای اقتصادی علیه ایران به مساله جدی برای ناشران تبدیل شده، اشاره کرد. از سوی دیگر حاکم نکردن سیاست مشخص و برنامههای سنجیده کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت در حوزه نشر کتاب از سوی دولتمردان هم یکی از بارزترین مسائل موجود در این حوزه است.
ممیزی کتاب، گل سرسبد مشکلات نشر
هر چند یک بند از فصل سوم قانون اساسی ایران، تفتیش عقاید را ممنوع کرده است و بندی دیگر، سانسور پیش از انتشار را در رسانهها منع میکند اما مساله ممیزی کتاب یکی از مصائب جدی نویسندگان، مترجمان و ناشران در ایران است که تاثیر قابل توجهی بر ناکارآمدی صنعت نشر دارد. علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد دولت یازدهم، پیش از شروع دوران وزارت خود در گفتگو با «آسمان» با تاکید بر اینکه تسلیم گروه فشار نمیشود و ممیزی کتاب را بر میدارد، گفت: «ممیزی قبل از نشر را برمیداریم. خود ناشر وقتی روی کتابی سرمایهگذاری میکند که سه هزار تیراژ دارد، میداند اگر آن کتاب از چارچوبهای قانونی خارج شود، سرمایهاش دچار مشکل میشود و مجبور میشود صفحاتی از کتاب را تغییر بدهد تا با ضوابط منطبق شود. لذا از همان اول ناشر این ضوابط را مراعات خواهد کرد. بعد نوبت ممیزی بعد از انتشار میرسد، آن هم باید در چارچوب قانون باشد. چندی پس از آن جنتی اذعان کرد: «البته ما میخواستیم ممیزی قبل از چاپ را حذف کنیم که پس از بررسی دیدگاهها و نظرات ناشرات و صاحبنظران، روشن شد که نمیتوانیم میزی قبل از چاپ را حذف کنیم؛ پس ما باید شرایطی را فراهم کنیم تا هر کتابی که به وزارت فرهنگ ارجاع میشود، در اسرع وقت بررسی و پاسخ آن روشن شود که نویسنده و ناشر برای مدت طولانی پشت در نمانند».
گفتنی است وزیر فرهنگ و ارشاد دولت یازدهم که در اواخر مردادماه از مردم خواسته بود هشت سال گذشته را فراموش کنند و قرار نبود تسلیم گروه فشار شود، نیمه شهریور ماه در جمع خبرنگاران با اشاره به ممیزی کتاب در کشور اظهار داشت: ب«ه طور قطع با موضوع ممیزی کتاب در کشور موافقم و آن را قبول دارم چرا که این امر یک موضوع حاکمیتی است و مگر میشود که ممیزی کتاب را حذف کرد؟»
در نهایت وزیر فرهنگ و ارشاد دولت تدبیر و امید در نیمه مهرماه و در جواب به نامه سرگشاده ۲۱۴ امضایی نویسندگان، شاعران و مترجمان در مورد ممیزی کتاب گفت: «ما نمیتوانیم بهطور کلی ممیزی را برداریم، زیرا موظف به اجرای مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجلس شورای اسلامی هستیم. از اینها گذشته چطور میشود اجازه داد برخی از کتابهای مشکلدار، ذهن مخاطبان را در جامعه مسموم کند؟»
گذشته از همه مشکلات موجود بر دوش ناشران، نویسندگان هم از روند سی و چهارساله ممیزی در حوزه نشر به ستوه آمده و به راه حلهای جایگزین فکر میکنند. در همین راستا و به گزارش سایت کلمه گروهی از نویسندگان ایرانی تصمیم گرفتهاند که به سانسور تن ندهند، حتی اگر به بهای منتشر نشدن آثارشان و محروم ماندن از ارتباط با مخاطب و حق التألیف و حضور در عرصه رسمی باشد. گروه دیگری نیز به انتشار کتابها بدون اخذ مجوز در بازار غیر رسمی از طریق چاپ افست و کپی روی آوردهاند که اخیرا با برخوردهای پلیسی و امنیتی رو به رو شده و با حمله مکرر ماموران به دستفروشان کتاب در هفتههای اخیر همراه بوده است. دسته دیگری از نویسندگان به انتشار کتابهای خود در خارج از کشور روی میآورند که نیازی به اجازه انتشار نداشته باشند، و دسته دیگر استفاده از فضای مجازی و اینترنت را برای انتشار آثار خود برگزیدهاند که اگرچه انتفاع مالی برای ایشان در پی ندارد، اما لااقل آنها را از شر سانسور خلاص میکند.
با توجه به مدیریت ناکارآمدی که از امکانات موجود به نحو احسن بهره برداری نمیکند و ابتکار، نوآوری، آینده نگری و قدرت جذب ندارد، همچنین سانسور و نظارتی که دست نویسنده و ناشر را در روند نشر کتاب به شدت بسته است و دیگر عوامل ذکر شده، صنعت نشر ایران رو به زوالی رفته است که مهمترین اثر منفی آن مشخص نبودن جایگاه کتاب در جامعه و در نتیجه مطالعه نکردن و قرار ندادن کتاب در متن زندگی است. این معضل نه تنها نسل فعلی که نسل آینده ایران را با مشکلات جدی روبرو خواهد کرد و در تمام ابعاد زندگی فردی و اجتماعی ایرانیان موثر خواهد بود.