
شورای شهر تهران در چند روز گذشته شاهد برگزاری دو انتخاب پس از تشکیل چهارمین شورای شهر بود که اینبار حضور پررنگ اصلاح طلبان را برخلاف دوره قبل به خوبی احساس میکرد، در انتخاب اول احمد مسجد جامعی با حمایت این طیف جامه ریاست این شورا بر تن کرد و بر ده سال ریاست مهدی چمران خاتمه داد و در انتخاب دوم محمد باقر قالیباف بار دیگر برای مدت چهارسال راهی ساختمان شهرداری تهران شد.
اما نکته مهم انتخاب مجدد قالیباف این بود که دو تن از اعضایی که در لیست جناح اصلاحات به ترکیب کنونی شورای شهر تهران راه یافته بودند بر خلاف مرامنامه حزبی خود عمل کرده و رای خود را به سود فردی از جناح مقابل در گلدان آرا انداختند و این امر موجب بروز تنشها و چالشهایی جدی در خصوص این اقدام میان اصلاحطلبان گردید.
این در حالی است که بر اساس اخبار منتشر شده اصلاحطلبان شورا قبل و بعد از انتخابات براساس مرامنامه حزبی متعهد شده بودند در راستای اهداف جمعی اصلاحطلبان حرکتی هماهنگ و همسو داشته باشند. در نخستین جلسه شورای چهارم و پس از برگزاری مراسم تحلیف، پس از آنکه در جریان رایگیری برای هیات رییسه شورا، خبر رسید که راستگو در دوراهی انتخاب رییس شورا بین مهدی چمران و احمد مسجدجامعی، به یک اصولگرا یعنی چمران رای داده، بسیاری از اصلاحطلبان بر مبنای اخلاق سیاسی اعلام کردند این اظهارات حقیقت ندارد و از راستگو بهعنوان یک فعال سیاسی اصلاحطلب حمایت کردند.
الهه راستگو عضو شورای اسلامی کار به عنوان یکی از نامزدهای مورد حمایت اصلاحطلبان در انتخابات شورای شهر تهران در ۲۴ خرداد امسال شرکت کرده و با حمایت این طیف توانست به این شورا راه پیدا کند، در جریان انتخاب شهردار و رییس شورای شهر بر خلاف خواست حزب خود عمل کرده و رای خود را به نام نامزد مورد حمایت اصولگرایان در گلدان انداخت.
این مساله باعث گردید که اصلاح طلبان سریعا واکنش نشان داده و این حرکت الهه راستگو را برخلاف اخلاق سیاسی و مرامنامه حزبی قلمداد کنند و حتی در مواردی این امر را به جریاناتی خارج از بحث حزبی ربط دهند.
در این باره ولی الله شجاع پوریان در گفتوگو با روزنامه آفتاب یزد در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا از سمت تیم آقای قالیباف پیشنهاد خاصی به دو عضو اصلاح طلب شورای شهر که رای خود را به وی داده بودند، صورت گرفته؟، گفت: نمیشود گفت حتما معاملهای صورت گرفته است ولی برخی افراد ارتباطاتی از قبل با آقای قالیباف داشتند.
گفتنی است برخی اخبار درباره نقش برادران الهه راستگو که دارای فعالیتهای اقتصادی با شهرداری تهران هستند را مطرح و تعامل آنان با کاندیداها در رای خواهرشان دخیل میدانند و فرج کیمیجانی دبیر کمیته انتخابات شوراهای شورای هماهنگی جبهه اصلاحات در ارتباط با حرکت غیر تشکیلاتی وی گفته است: پای قرارداد ۳۲ میلیاردی برادر الهه راستگو در میان بود!
فارغ از اینکه چه کسی شهردار تهران شده است و چه فرد و حزبی از وی حمایت کردهاند، باید گفت متاسفانه هنوز جناح اصلاحطلب نتوانسته بر خلاف جناح رقیب خود به یک استراتژی جامع و کامل در عملکرد خود دست پیدا کند که در این زمینه اصولگرایان با جمع شدن به دور شعاری به نام “خواست رهبر جمهوری اسلامی” خود را بیمه کرده و فقط منویات رهبر را مد نظر قرار میدهند.
اصلاحطلبان با پیروزی در انتخابات ۲ خرداد ۷۶ با ریاست جمهوری سید محمد خاتمی توانستند وارد عرصه حاکمیت شوند و پس از آن، اکثریت مجلس ششم و نخستین شورای شهر تهران را نیز به دست آوردند، اما انتخابات نهمین دوره ریاستجمهوری در سال ۸۴ ، خروج کامل این جریان را از قدرت در پی داشت و آنها قبل از آنهم در انتخابات شورای شهر دوم شکست خوردند و در انتخابات هفتمین دوره مجلس شورای اسلامی با ردصلاحیت گسترده کنار گذاشته شدند.
به واقع باید گفت انتخاب شهردار تهران درس بزرگی برای اصلاحطلبان بود که امسال نیز همانند سالهای قبل از ۸۴ که با حضور در تمامی عرصهها به خود غره شده بودند و با اتنخاب حسن روحانی در کسوت رییس جمهور و مسجد جامعی به ریاست شورای شهر پایتخت خود را بر اسب مراد سوار دیده و تصور میکردند دیگر کار تمام شده است.
آنها پس از جریان دوم خرداد با پیروزیهای پیدرپی در عرصههای انتخاباتی مواجه و در انتخاباتهای بعدی با تعدد نامزدها میخواستند پیروز میدان باشند، که نتیجهاش شکستی بود که آنها را به انزوا کشانیده بود ولی امروز هم با مانعی به نام “خود” مواجه هستند و با خودزنی سیاسی و نبود تفکر حزبی با چالشی جدی مواجه شدهاند.
به واقع باید گفت اصلاحطلبان پس از خرداد ۷۶ بزرگترین نقطه قوت خود را هم اندیشی و تحزب قوی در مقابل جناح اصولگرا معرفی میکردند و اهمیت به کار حزبی را مهمترین کار فردی و سازمانی دانستهاند، اما حقیقت این است که آنها فاقد کادر سازمان یافته و منسجم هستند که در موقع لزوم بتواند خواست این طیف را تامین کند.
اصلاح طلبان به خوبی خلاءهای خود را در قبال جناح وابسطه به قدرت میشناسد و نیک میدانند تنها راه حل برای مقابله با این جریان افراطی، تحزب قوی و دارای اهداف مشخص است، اما تجربه شورای شهر نشان داد که آنان هنوز راه درازی برای رسیدن به یک حزب قوی و تاثیر گذار در پیش دارند تا بتوانند در هنگام لزوم از منافع این طیف حمایت کند.