
چندى پیش جمعی از زندانیان و کنشگران سیاسی ایران در نامهای به «باراک اوباما» ریسجمهور ایالات متحده آمریکا، از وی درخواست کردند که از فرصتی که برای تنشزدایی میان دو کشور فراهم شده استفاده کند.
زندانیان سیاسی ایران در نامه خود پس از توجه به «آثار مخرب تحریمهای فلجکننده اقتصادی و تلاش فزاینده برای انزوای سیاسی ایران در جامعه جهانی بر زندگی روزمره مردم ایران»، تاکید نمودهاند که «تحریمها اینک به مجازات جمعی مردم ایران تبدیل شده» و «ضررهای چنین وضعی متوجه همه مردم ایران است و فقط حکومت را زیرفشار قرار نمیدهد.»
این زندانیان نوشتهاند: به اعتقاد ما احتمالاً این آخرین فرصتی است که میتوان به راهحل قابل قبول و منطقی دست یافت. روشن است که در هر دو طرف گروهها و احزاب و بازیگرانی هستند که مایل نیستند این درگیری به پایان برسد و ترجیح میدهند این وضعیت ادامه یابد، اما عقل و منطق حکم میکند که تلاشهای دیپلماتیک با هدف رسیدن به راهحل سریعتر و کم هزینهتر ادامه یابد.
در پایان این نامه، از هر دو دولت ایران و آمریکا درخواست شده که با همه امکانات خود در راستای اعتمادسازی گام بردارند تا روش دیپلماسی در گفتوگوها به حل اختلاف دیرینه کمک کند.
این کنش سیاسی کار درست، بهجا، ارزشمند و شایستهی تقدیری است. باید با تحلیل و تقویت آن، نشان داد که کنش بر محور دیالوگ و «گفتوگو» در قالب نامه، مذاکره، مناظره، یا هر قالب دیگری مفیدتر و سودمندتر از قدرتنمایی بر پایه رجزخوانی و عرضاندام و لافزدن است. خصوصا لافزدن و عرضاندامی که نهایتا نتیجهاش بشود صدور قطعنامههایی که قطع مناسبات دیپلماتیک و سیاسی و انزوای بینالمللی کشور و در ادامه بحران شدید و ورشکستگی اقتصادی را بهدنبال دارد.
باید گفتوگو را تقویت و تبلیغ کرد و آنانکه به جای مشت گره کرده و نطقهای آتشین، قلم بهدست میگیرند را تحسین.
اما بدون کمترین تردید، مشکلات اقتصادی و انزوای جهانی ایران که در نامه یادشده بدان اشاره شده، تنها نتیجه رفتار دولت نهم و دهم نیست ــ اگرچه رفتار این ۸ سال در تسریع و تشدید آن بیشترین تاثیر را داشت و بینظیر بود ــ و تنها در این جند سال ایران با معضل تحریم و انزوا مواجه نشده، بلکه این قصه سر دراز و دستکم سابقهی ۳۰ ساله دارد و از اشغال سفارت آمریکا توسط دانشجویان افراطی پیرو خط امام آغاز میشود و در تمام طول این سالها هم فقط مردم و شهروندان این کشور تاوان این تحریم و انزوا را دادهاند، همچنانکه اکنون نیز فقط شهروندان تاوان میپردازند و معترضاند و دولتمردان، در برج عاج عافیت نشسته و بر کاغذپاره خواندن قطعنامهها و بدون اثر بودن تحریمها پای میفشارند.
در چنین شرایطی شایسته است، در بین امضاکنندهگان نامه به رییسجمهور آمریکا، آنها که بزرگترین افتخار دوران سیاسی خود را بالارفتن از دیوار سفارت ایالات متحده آمریکا و اشغال و گروگانگیری کارکنان آن سفارت در اوایل انقلاب میدانند، برای اعلام حسننیت و برای آنکه نامه امروزشان به ریسجمهور ایالات متحده، مثمر ثمر واقع شود، در یک اقدام شجاعانه از رفتار دیروز خود و مجموعه همراهان، که خلاف بدیهیترین اصول شرعی و اخلاقی، و خلاف ابتداییترین پروتکلهای بینالمللی بود، عذرخواهی کنند.
بدیهی است در صورتیکه چنین امری محقق شود، کنگره آمریکا بیشترین همراهی را با ریسجمهور برای برداشتن تحریمها و ایجاد بستر تعامل و گفتوگو انجام خواهد داد.
- یادداشت ارسالى خوانندگان