
سخنان هفتمین رییس جمهور ایران مبنی بر اینکه دولت او سر جنگ با دنیا ندارد و راه تعامل، اعتمادسازی و احترام دوجانبه را پیش خواهد گرفت با چراغ سبز دولت امریکا مواجه شده و واشنگتن اعلام کرده است در صورتی که ایران رویکردی جدی در مناقشه اتمی داشته باشد، آمریکا آماده همکاری با دولت جدید حسن روحانی است.
با پیروزی حسنروحانی در انتخابات ریاستجمهوری ۲۴ خرداد، صداهایی مبنی بر “آشتی با دنیا” مطرح و ایران وغرب نشانههای خوبی را برای حل مسائل فی مابین ارسال کردند و غرب امیدوار است روحانی اعتدالگرا پاسخ مثبتی به این حرکت بدهد و با تعیین تیم مذاکره کننده هستهای میانهرو، استراتژی سیاستخارجی دولت احمدینژاد که بر پایه قهر با دنیا قرار گرفته بود را تغییر دهد.
مبحث آشتی با دنیا مهمترین مسالهای بود که در تبلیغات نامزدهای دور یازدهم انتخابات ریاست جمهوری در حوزه سیاست خارجی مطرح شد و هریک از آنان به نوعی سیاستهای دولت احمدینژاد را به چالش کشیدند، به گونهای که علیاکبر ولایتی در اولین مناظره که به بررسی راهکارهای اقتصادی اختصاص یافته بود راه بهبود شرایط اقتصادی کشور را آشتی با جامعه بینالملل ذکر کرد و حسن روحانی نیز دیپلماسی دولتهای نهم و دهم را موجب منزوی شدن ایران در جهان اعلام کرد.
با اعلام نتاج انتخابات در ایران در ابتدا شاهد این مساله بودیم که۱۳۰تن از نمایندگان دموکرات و جمهوریخواه کنگرهی آمریکا، در نامهای از رییسجمهور این کشور درخواست کردند، با توجه به انتخاب حسن روحانی بهعنوان رییسجمهور ایران، با این کشور تعامل کند و در نامه خود به دولت اوباما هشدار داده اند که مبادا فرصت تعامل با دولت جدید ایران را از دست بدهد.
اما رهبر جمهوری اسلامی در سخنانی با غیر قابل اعتماد خواندن آمریکائیها، تعامل با آنها را منوط به جلب اطمینان ایران دانست و در عین حال این پیام را به آنان منتقل کرد که در بحث رابطه با آمریکا این اوست که تصمیم میگیرد و تغییر رییس قوه مجریه کشور تاثیر چندانی در این مساله ندارد.
در چند سال گذشته ایران به واسطه اتخاذ سیاستهای نادرست در بحث هستهای وارد تقابل با جامعه بینالملل شده که این تقابل نه تنها باعث گردیده چهرهای نامطلوب از ایران و ایرانی به تصویر کشیده شود، بلکه آمریکا و همپیمانانش در اتحادیه اروپا به منظور ایجاد فشار بر نظام جمهوری اسلامی، تحریم های گسترده اقتصادی علیه ایران را اجرایی کرده و عملا کشور را دچار انزوا کردند.
با حضور رسمی حسن روحانی بر مسند ریاست جمهوری ایران، سخنان مثبتی از سوی وی برای حل مشکلات با دنیا بیان میشود، به گونهای که در کنفرانس خبری روز گذشته خود با وجود انتقاد از رفتارهای متناقض و پیام های ناهمسو در گفتار و عمل مقامات کاخ سفید، به حل مشکلات همچنان امیدوار است و در این رابطه گفته است: دولت تدبیر و امید مبنایش اجماع ملی داخلی با عزم راسخ ملت ایران برای حراست از حقوق ملت، از مسیر تعامل سازنده، فعال و متناسب با اقدامات عملی طرفهای گفتگوست. برای ما آنچه مهم است، پاسخ عملی دولت آمریکاست نه بیانیهها. ما همه اقدامات دولت آمریکا را به دقت رصد خواهیم کرد، به اقدامات عملی سازنده و معناداری اگر وجود داشته باشد قطعا پاسخ مشابه و متناسب از طرف دولت ایران داده خواهد شد.
سیاستهای گذشته ایران به ویژه عملکرد و سخنان رییس جمهور قبلی در مبحث هسته ای و با زیر سوال بردن هولوکاست و بیان کردن مواردی نظیر این که طراح حملات ۱۱ سپتامبر توطئه دولت آمریکا بوده و اسرائیل باید از صفحات تاریخ پاک شود، باعث گردیده بود هیچگاه اقدام عملی و مثبتی برای حل مسائل فی مابین بین امریکا و ایران به سرانجام نرسد.
در این میان تقابل بین ایران و آمریکا بیشترین ضربه را در حل مساله هستهای به ایران وارد کرده است که به نظر میرسد تا هنگامی که این روش وجود دارد هرگونه سرمایهگذاری دیپلماتیک منجر به شکست شده و راهی برای برون رفت از شرایط فعلی وجود ندارد و بدون تردید حل بحران هستهای که امروز به مهمترین مساله در حاکمیت تبدیل شده است به دلیل ناتوانی ایران در مذاکرات و سیاسیتهای انقباضی اتخاذ شده از سوی رهبر جمهوری اسلامی، هزینههای زیادی را بر کشور و مردم وارد آورده و بحران اقتصادی ناشی از تحریمها به بزرگترین چالش میان مردم و حاکمیت تبدیل کرده است.
فرایندی که با وجود اتخاذ تحریمهای بیشتر در چند روز گذشته از سوی مقامات آمریکایی مشاهده میشود، نشانگر سیگنالهای انعطاف پذیری در سیاستهای ایالات متحده است که اگر با سخنان امید بخش روحانی در جهت تعامل تلفیق گردد میتواند گره کور مشکلات در مباحث گوناگون بین دو کشور را باز کند و با قبول عقلانیت از سوی دو طرف راهکارهایی برای حل آنها پیدا شود.
برای رسیدن به این مهم باید این سیگنالها تبدیل به یک سیاست عملی همراه با زبان تکریم از سوی هر دو طرف گردد و مقامات دو کشور باید از فضایی که در اختیارشان قرار گرفته است در جهت تغییر سیاستها و اجرایی کردن راهکارها در جهت حفظ منافع دو کشور استفاده کنند.
ذکر این نکته ضروری است که تغییر و تحول در سیاست خارجی ایران نیاز به درایت و تعامل با جهان خارج دارد که در این خصوص شعارهای رییس دولت یازدهم امید بخش به نظر میرسد که اگر حتی بخشی از آنها عملی گردد، شاهد کاهش تدریجی تحریمها خواهیم بود که با بستر سازی و اطمینان سازی دو جانبه ایران و جامعه بین الملل لغو کامل تحریمها را به دنبال خواهد داشت.
در خاتمه باید گفت سران جمهوری اسلامی به ویژه شخص آقای خامنهای باید تصمیم بگیرند که آیا همچنان بر مواضع گذشته خود باقی بماند و با ادامه سیاستهای نابخردانه و بدون منطق دولت احمدینژاد در قبال جامعه بینالملل، بر طبل اشتباهات گذشته بکوبند، یا اینکه با قبول شرط عقلانیت، راه را برای مذاکره سازنده بین رییس جمهور جدید و غرب باز کند تا وی بتواند با مدیریتی که وعده آنرا در برنامههای انتخاباتی و سخنانش در مراسم تحلیف و تنفیذ داده است شرایط را به سود مردم ایران تغییر دهد.