
در پی پیروزی حسن روحانی و آنچه که بر خلاف انتظار اصول گرایان در انتخابات اخیر ریاست جمهوری رخ داد، گویی زخم روابط اصولگرایان و دوستداران دولت احمدی نژاد عمیقتر از سابق شده و در مطالبی که عنوان می شود، آنچه بیش از هر چیز خود را نمایان می سازد، عذر تقصیر از شکست در انتخابات از هر دو سوی مدعی است.
از جمله، طى هفته گذشته خبرگزاری جمهوری اسلامی ارگان دولت، در یادداشتی به قلم مجید امیدی شهرکی مدیرعامل این خبرگزاری با عنوان “سی دی قرمز” ضمن انتقاد به آنچه وی تهمت و دروغ و ظلم به احمدی نژاد و انکار خدمات وی از سوی اصولگرایان خواند نوشت: “امروز وظیفه فرزندان انقلاب پالایش نیروهای انقلاب است تا بتوان با همان گفتمان امام ادامه مسیر داد وچنانچه ترس از بررسی استراتژیک عملکرد این طیف و خسارتهای مرتبط با آن در دستور کار دلسوزان انقلاب و ولایتمداران حقیقی قرار نگیرد، بحرانی بس عظیم در پی خواهد داشت.”
این یادداشت که در آن نویسنده با گله از اصولگرایان، روش انتقادی آنان را روشی دور از اسلام دانسته با درج حدیثی منتسب به پیامبر اسلام نوشت: ” روزی پیامبر اکرم با همسر خود از مسیری عبور میکرد که یکی از صحابه این صحنه را مشاهده نمود. پیامبر نیز به جهت درکی که از رفتار مردم داشت، سه بار به ایشان اعلام نمود ایشان همسر بنده هستند و سپس ادامه مسیر دادند. البته با تمام مجاهدتهای طاقتفرسای پیامبر عظیمالشأن اسلام و یاران باوفای او در تربیت امت اسلامی، هنوز بودند کسانی که علیرغم تظاهر به اسلام، افکار پلید و جاهلانه خود را در عمل نسبت به جامعه و مسلمانان ظهور و بروز میدادند و باعث خدشه به اسلام و اعتماد مسلمانان میشدند.”
صرف نظر از صحّت حدیث، گویی روش مقایسه مقامات و مدیران کشور با بزرگان مذهبی و تاریخی هنوز روندی رایج است.
وی در ادامه مطلب خود با حمله به منتقدان دولت و اصولگرایان حامی رهبر می نویسد: “خودبینی مفرط اجازه دیدن دیگران را از آنان سلب کرده وبا سوءاستفاده ازعناوین وجایگاههای گوناگون برای سقوط اخلاقی ، فکری و روحی جامعه از هر اقدام زشت وضدارزشی و حتی گناه کبیرهای چون دروغ، تهمت و افترا و ظلم در حق افراد فروگذار نیستند.”
وی با جاهل شمردن حامیان رهبر و اصولگرایان مخالف دولت می نویسد: “امروز پس از گذشت بیش از ١۴٠٠ سال از آن دوران و سپری شدن جمود جاهلیت با جماعتی مواجه هستیم که با همان نگاه و تعصبات، کجفهمیها، حرصها و حسادتهای جاهلانه، با ظاهری حق به جانب و طلبکارانه در دوران خود جولان میدهند، گویا زمانه برای آنان به تاخیر افتاده و اینان هنوز در عصر جاهلیت به سر میبرند. جالب اینکه این جماعت تزویر و ریا، خود را قیم امت میدانند و کشندهتر اینکه با ابزار دین بر پلیدیهای خود پافشاری میکنند. تهمتزنندگان به دین خدا تا کجا میتوانند ادامه دهند و هر روز اعتماد مردم را به اسلام و مدیریت اسلامی کمرنگ کنند؟ تا چه زمانی میتوانند از زبان بزرگان دین نقل قول کذب نمایند و خود را به آنان نسبت دهند و از آن عبایی برای خود بدوزند؟ البته تکلیف این جماعت محدود مشخص است، ولی هیزم این آتش که جماعت مدعی برپا میکنند، مظلومانی هستند که همیشه همراه نظام بوده و هزینههای این همراهی را پرداختهاند. به زعم این جماعت، اصولگرایی، برابر با تعطیلی عقل و جمود فکر است. البته هیچ حجت شرعی برای پیروی از گروهی که مکرر در فریب مردم تلاش نمودهاند، وجود ندارد.”
امیدی در یادداشت خود می افزاید: ” گویا برخی یک رویه ثابتی برای توجیه خیانتهای پی در پی خود در حق جمهوری اسلامی و ملت شریف ایران در پیش گرفتهاند و امروز هم پس از عدم اقبال در انتخابات یازدهم ریاست جمهوری با اتکا به همین رویه ناصواب، به دنبال آنند که مقصر اصلی این شکست را بیرون از خود بیابند و همچون جفاهای سریالی گذشته چه طیف و شخصی مناسبتر از احمدینژاد مظلوم و خادم ملت و یاران نزدیکش در دولت. سیدی قرمز، افشای اسرار پشت پرده از مسئولان ارشد نظام، عزل وزیر کشور، عدم برگزاری انتخابات، تحریم انتخابات، به راه انداختن آشوب در کشور، استعفای احمدینژاد در روز انتخابات، رأی ندادن احمدینژاد در انتخابات، رأی سفید احمدینژاد در انتخابات، اتحاد با هاشمی، حمایت از روحانی، قهر با انتخابات به دلیل رد صلاحیت مشایی، عدم شرکت در مراسم ارتحال امام و… از جمله عبارات و تهمتهای ناروایی است که در روزهای گذشته بارها از طرف مدعیان اصولگرایی مطرح شده است.”
وی با اشاره به شکست جریان موسوم به انحرافی و برنده شدن حسن روحانی در انتخابات می افزاید: ” باید از این گروه پرسید نظرسنجی ۵ مرکز معتبر و نهادهای خاص درخصوص انتخابات یازدهم که هر روز در رسانههای خود منتشر میگردید، چگونه معجزهوار یکی میشود و البته پس از انتخابات که نتایج دیگری رقم خورد، کسی پاسخگوی چنین رفتاری نیست!! این گروه علاوه بر عملکرد جاهلانهای که در جریان انتخابات از خود بروز دادند و به تبع آن شکست مفتضحانهای خوردند، از شجاعت لازم برای پذیرش خطا و اشتباه خود برخوردار نیستند و از این رو راه برای اصلاح امور خود را به روی خود میبندند. آنچه از همه اسفبارتر است، تلقی این جماعت از سطح بینش هواداران خود است. تغییر صفبندیهای سیاسی در کشور در مقایسه با دهههای گذشته، اکنون به سادگی برای همه نخبگان سیاسی و بلکه عموم مردم کوچه و بازار نیز به سادگی قابل تشخیص است. اما این گروه پرمدعا در پایان انتخابات و مشخص شدن نتیجه بارز آن، اصولگرایان و گفتمان اصولگرایی را برنده انتخابات معرفی میکنند. واقعاً چگونه میتوان از چنین توهینی به شعور سیاسی جامعه و به ویژه هواداران محترم این جریان اغماض کرد؟”
وی در پایان مطلب خود با خائن خواندن مخالفان دولت نوشت: “آیا زمان بررسی ماهیت و وابستگی جماعت خائن به ملت نرسیده است؟ آیا کسانی که دیگران را هر روز عامل نفوذی میخوانند خود در جهت اهداف دشمنان نظام در حرکت نیستند؟ آیا کسی حق دارد بپرسد تئوریپردازان این جماعت سر در کجا دارند؟”
البته که نویسنده مطلب در هیچ جاى مطلب به مشکلات پیش آمده برای کشور در حوزه های مختلف سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و امنیتی در مدت ریاست دولت احمدی نژاد اشاره ای نکرده و تنها به شیوه ای معمول، به طرح مظلومیت دولت و احمدی نژاد پرداخته و مخالفان را گروهی مغرض و دشمن خوانده و در نهایت خواستار پیگیری خیانت آنان از سوی فرزندان انقلاب شده، تا جاییکه حتی پیروزی شخص میانه رویی چون حسن روحانی در انتخابات را ناشی از دسیسه های اصولگرایان و دشمنی آنان دانسته است.
اگر چه پس از برگزاری یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در کشور، بسیاری بر این عقیده اند که شرایط خطرناک سیاسی، امنیتی و اقتصادی، راه را بر ریسک پذیری حکومت مانند سال ٨٨ از سوی اصولگرایان بست، اما اتهامات متبادل میان اصولگرایان و جریان موسوم به انحرافی که به اطرافیان دولت و هواداران آن منتسب است، حکایت از شکستی بزرگ برای هر دو طیف داشته و هر یک دیگری را مقصر بر سر کار آمدن دولت حسن روحانی می دانند.