
با اعلام نتیجه بررسی صلاحیتهای کاندیداهای ثبت نام کرده از سوی شورای نگهبان و راه یافتن ۸ نامزد به دور آخر مسابقات انتخاباتی اگرچه مدتی است به پایان رسیده، ولی عدم احراز صلاحیت اکبر هاشمی رفسنجانی هنوز هم در کانون توجهات شخصیتها و محافل سیاسی گوناگونی قرار دارد که هریک به مقتضای زمان و مکان این مساله را مورد تحلیل و بررسی قرار میدهند و درباره این حرکت شورای نگهبان تفسیرهای متفاوتی ارائه میکنند.
در جدیدترین اظهار نظر “رضا سراج”٬ رییس سابق سازمان بسیج دانشجویی، علت اصلی رد صلاحیت اکبر هاشمی رفسنجانی از سوی شورای نگهبان را جلوگیری از گفتمان تغییر اعلام کرد و در این زمینه گفته است: رد صلاحیت آقای هاشمی باعث شد تغییر گفتمان مقاومت و عدم سازش اتفاق نیفتد.
وی که این سخنان را روز چهارشنبه گذشته (هشتم خرداد) در جمع گروهی از دانشجویان مشهد بیان کرده، تصریح کرده است: هاشمی رفسنجانی بدنبال توقف فعالیتهای هستهای به منظور لغو تحریمها٬ مذاکره با آمریکا و به رسمیت شناختن اسرائیل بود که شورای نگهبان نقشههای گفتمان تغییر را نقش بر آب کرد و طرح این مباحث از سوی آقای هاشمی میتوانست کشور را دچار دوگانگی در حاکمیت و امنیت ملی بکند و میتوانست کشور را با خطر مواجه کند.
این در حالی است که کهولت سن و نداشتن توان جسمانی مناسب برای حضور در جایگاه ریاست قوه مجریه، مبنای اصلی رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی اعلام شده است اما این اظهارات نشان میدهد علتهای دیگری نیز در این تصمیم شورای نگهبان دخیل بوده است.
چند روز پس از اعلام نظر شورای نگهبان در رد صلاحیت هاشمی، سایت جرس در خبری اعلام کرد در ابتدا شورای نگهبان صلاحیت هاشمی رابرای حضور در عرصه رقابتهای انتخاباتی تایید کرده بود، ولی با حضور حیدر مصلحی وزیر اطلاعات، به همراه معاونان وزارت اطلاعات و فرمانده سپاه در شورای نگهبان و با بیان هشدارهایی درباره هاشمی رفسنجانی و اعلام این مساله که بر اساس نظرسنجیها، هاشمی رفسنجانی با بیش از۷۰ درصد آراء برنده انتخابات ریاستجمهوری خواهد شد، از شورای نگهبان درخواست میکنند که مجددا رأیگیری و در نهایت رد صلاحیت هاشمی را اعلام کند.
حضور هاشمی رفسنجانی در وزارت کشور در آخرین دقایق وقت قانونی و ثبت نام برای حضور در عرصه رقابتهای دور یازدهم ریاست جمهوری باعث گردید تا شور و هیجان زاید الوصفی اقشار مختلف جامعه و جریانات سیاسی، بویژه اصلاحطلبان را در بر گیرد، به گونهای که پیروزی وی در اتخابات آتی را نوید میداد و این مساله باعث گردید جناح اقتدارگرا به راستی احساس ترس کند که با هیچ گونه ترفندی در مهندسی آرا نتواند جلوی هاشمی را در مسیر پاستور سد کند.
بدون هیچ تردیدی معادلات از پیش طراحی شده حاکمیت برای انتخابات ۲۴ خرداد با حضور هاشمی دستخوش تغییر گردید و ثبت نام وی شوکی غیر منتظره را به حامیان رهبر وارد آورد و آنان را بر آن داشت تا برای حل این مساله و جلوگیری از حضور هاشمی سناریویی دیگر بنویسند و این مهم نیز به دست شورای نگهبان میسر گردید.
البته این ترس جناحهای انحصارطلب بدون دلیل نبوده است، زیرا هاشمی با بیان و عملکرد خود به ویژه پس از انتخابات ۸۸ نشان داده است با وجود همراهی زبانی، دیگر فرامین رهبری را برنمیتابد و در زمینههایی با آنها نیز ساز مخالف کوک میکند و این مساله باعث گردیده وجود هاشمی نزدیک به مرکز ثقل قدرت، وی را در اذهان جامعه و احزاب سیاسی تبدیل به یک نماد تغییر کند.
حاکمیت اقتدارگرا به رهبری خامنهای پس از کودتای انتخاباتی ۸۸ تمامی تلاش خود را بر این نکته استوار کرده است تا بدون حاشیه و پرداخت کمترین هزینه از گردنه انتخابات ۹۲ عبور کند، اما حضور هاشمی در صحنه مبارزات انتخاباتی با نگاه جامعه به وی به عنوان نماد تغییر، باعث بروز تغییر در استراتژی حاکمیت در انتخابات آتی گردید، بدین ترتیب که کودتایی که قرار بود با مهندسی آرا در روز رای گیری انجام شود با هزینه کمتر در زمان زودتر، توسط شورای نگهبان به انجام برسد.
البته برای انجام این امر زمینه سازیهایی نیز صورت گرفت، نامه ۱۰۰ نماینده مجلس، نامه هفت هزار حقوقدان، اظهارات آیت الله یزدی و جنتی، بازی با افکار عمومی توسط حاکمیت بود تا نشان دهد با خواست بخشی از جامعه برای رد صلاحیت هاشمی مواجه است.
هاشمی رفسنجانی از سوی اصولگرایان و انحصارطلبان در سالهای گذشته همواره به همراهی جریان فتنه و حمایت از سران آن متهم شده است، علیاکبر ولایتی مشاور امور بینالملل رهبر جمهوری اسلامی در این زمینه گفته است:”هاشمی در فتنه ۸۸ رهبر انقلاب را تنها گذاشت”، اما اصول گرایان افراطی هاشمی را رهبر اصلی فتنه قلمداد میکنند.
با توجه به این مسائل شورای نگهبان در حقیقت از ورود کسی ممانعت به عمل آورد که میتوانست انتخابات ۹۲ را به چالشی عظیم برای رهبر تبدیل کند و اجماع حول محور هاشمی از سوی اصولگرایان سنتی و اصلاح طلبان و به وجود آمدن مشروعیت مردمی، بزرگترین زنگ خطر را برای حامیان رهبر به صدا درآورده بود که حاکمیت ترجیح داد با همراهی شورای نگهبان زمین بازی انتخابات را از کاندیداهای خود خاسته پر کرده و هاشمی را از این زمین بیرون براند.
در خاتمه باید گفت حضور هاشمی در مسند رییس جمهور آینده بدون تردید باعث دو قطبی شدن حاکمیت میگردید که اقتدار و جایگاه رهبر را در اجرای خواستههایش زیر سوال میبرد و نظام جمهوری اسلامی که در انتخابات ۲۲ خرداد ۸۸ دچار بزرگترین بحران مشروعیتی گردید با هزینههای بسیاری مانند چند دستگی سران حاکمیتی و دینی مواجه میگردید.