
حماسه حضور، حماسه انتخابات و حماسه … واژهگانی است که حکومت اسلامی ایران هر از چندگاهی در آستانه انتخاباتها به کرات از آن استفاده میکند و مشروعیت نظام ولایت فقیه را بر اساس آن میسنجد و صد البته در این حماسهها، حضور مردم تاثیری نداشته و حماسه سازی بر اساس خواست نظام است که اعلام میشود.
در صحت این مساله که انتخابات در ایران جنبه ظاهرسازی دارد و خوراک تبلیغاتی رژیم برای جامعه بینالمللی است، هیچ تردیدی وجود ندارد و حاکمیت با برگزاری انتخاباتهای پوچ میخواهد به دنیا ثابت کند که سیستم اداره جامعه ایران همانند دیگر جوامع دنیا، بر اساس خواست مردم است و مردم هستند که به طیب خاطر با حضور در پای صندوقهای رای به نظام کنونی مشروعیت میبخشند.
این در حالیاست که در اتنخاباتهای گذشته همواره حماسه سازی ساخته و پرداخته حماسه سازان نهادهای امنیتی و غیر قانونی بوده که تحت عنوان حماسه حضور مردم اعلام میگردیده است.
صحت این امر را میتوان در صحبتهای مهدی طائب٬ رئیس قرارگاه عمار در تفسیر واژه “حماسه” مدنظر علی خامنهای مشاهده کرد که گفته است: “حماسه یعنی استفاده از استعدادها خارج از قوانین تأئید شده”، که وی با صراحت خبر از غیر قانونی بودن این حماسه سازیها میدهد.
سالیان سال است که نظام جمهوری اسلامی با مهندسی و غربالگری آرا، افراد مد نظر خود را به مسند قدرت رسانده و با حماسه سازی امنیتی که در آن استعداد خاصی نیز یافته، به دنبال ایجاد مشروعیت در نظام بین الملل است و سران این حکومت در ادامه سرکوب اعتراضات مردم طی سالهای گذشته و به ویژه بعد از انتخابات خرداد سال ۸۸ ، مطمئنا انتخاباتی برگزار خواهند کرد که نام فرد مورد تایید رهبر از صندوقهای رای بیرون آید.
علی خامنهای به درستی امسال را سال “حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی” نامگذاری کرده است، زیرا بدون این حماسهها پایههای تخت حاکمیتی وی خواهد لرزید و تنها ایجاد انگیزه و مهندسی آرا و حضور مردم است که به وی مشروعیت دوبارهای خواهد داد.
اما حاکمیت ولایت فقیه برای این حماسه سازی اینبار به چالشی در جناح خودی مواجه شده است، زیرا برگزاری یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری بر عهده گروهی است روزگاری در حلقه شرکای نظام قرار داشته و امروز با خارج شدن از دایره اطرافیان رهبر با عنوانهایی مانند “خواص بی بصیرت” و یا “جریان انحرافی” معرفی میگردند و همین امر موجب سختتر شدن مهندسی آرا در جهت خواست خامنهای خواهد شد.
در چالش کنونی برای اطرافیان رهبر نه مهندسی آرا معنا پیدا میکند و نه حماسه سازی، زیرا ما بین نهاد اجرایی و نهاد ولایتی کشاکش و تنش وجود دارد و خامنهای از عکسالعملهای پیشبینی نشده احمدینژاد بسیار نگران است.
این امر تا بدانجا پیش رفته که “احمد خاتمی” امام جمعه موقت تهران در نشست با سران سپاه به صراحت خطاب به آنان میگوید که نباید در انتخابات آتی ریاستجمهوری به نامزدهای مورد حمایت محمود احمدینژاد و اصلاحطلبان رای دهند.
البته رهبر ایران به خوبی به این نکته واقف است که میتوان انتخابات فرمایشی را برگزار کرد، اما هرگز حماسه فرمایشی شکل نخواهد گرفت و تنها راه حل برای خامنهای اعمال نفوذ غیر قانونی و حماسه سازی نهادهای نظامی وامنیتی برای مهندسی آراست.
در این زمینه نهادهای امنیتی- نظامی از مدتها قبل آمادگی خود را برای رهنمون کردن آرا به سمت خواست رهبر اعلام کرده اند که مصداق آنرا میتوان در صحبتهای “علی سعیدی” نماینده خامنهای در سپاه مشاهده کرد، که تاکید کرده است: سپاه تنها چارچوبها و معیارها را تبیین میکند و این به معنای دخالت در انتخابات نیست بلکه وظیفه ذاتی ما “مهندسی معقول و منطقی انتخابات” است.
در این زمینه سردار جعفری هم در سخنانی به نقش بسیار مهم بسیج و سپاه در انتخابات آتی اشاره کرده و گفته: “ما باید در برآوردهایمان به فردی اصلح دست پیدا کنیم و آن را به آشنایان و اطرافیان خود معرفی کنیمو البته اصلح بودن مطابق با معیارهای مقام معظم رهبری مشخص میشود”.
در این میان فارغ از حماسه سازیهای امنیتی، حاکمیت سعی دارد با استفاده ازدین، میراث انقلابی و گرایشهای ملی گرایانه و ضد اجنبی نیز مردم را به پای صندوقهای رای کشانده و در این زمینه از ابزارهایی مانند مراجع تقلید حامی رهبر، شعارهای انقلابی دهه اول انقلاب و سرودهایی با مضمون کشور و میهن بهره خواهد گرفت.
یکی دیگر از روشهایی که حاکمیت از مدتی قبل پروژه آن را کلید زده، جلب رضایت طبقه مستضعف جامعه است، که وضعیت آشفته اقتصادی ایران و کاهش قدرت خرید باعث نارضایتی آنان گردیده و حاکمان کشور را بر آن داشته است تا با بسیج فقرا، حماسه سیاسی و انتخاباتی مورد نظر رهبر را سازماندهی کنند.
در این زمینه میتوان به توزیع کالا توسط سپاه پاسداران در مناطق محروم، اهدا مبالغی از سوی خامنهای به مناطق مستضعف نشین و هزینههای بسیار زیاد کمیته امداد در چند ماه گذشته به عنوان یک نهاد تحت نظارت رهبر با بیش از ۱,۶ میلیون خانوار تحت پوشش نام برد که از اقدامات حاکمیت برای جلب رضایت و آرای شهروندان فقیر به شمار میآید.
نظام به خوبی میداند که برگزاری انتخابات آزاد به منزله خوردن جام زهر برای خودکشی است و به همین دلیل دغدغه اصلی حاکمیت این است که با چه روشهایی میتوان فرد مد نظر رهبری را به ساختمان پاستور بفرستد و در این میان کمترین هزینه را پرداخت کند.
نظام جمهوری اسلامی در انتخابات ۲۲ خرداد ۸۸ دچار بزرگترین بحران مشروعیتی گردید که در سالهای پس از انقلاب بینظیر بود و که هزینههای بسیاری مانند چند دستگی سران حاکمیتی و دینی برای آن پرداخت کرد که تبعات آن حتی تا به امروز در آستانه دور یازدهم ریاست جمهوری نیز مشاهده میشود.
در خاتمه باید گفت اینبار حاکمیت از انتخاباتهای گذشته به خوبی درس خود را فراگرفته است و کسانی وارد عرصه رقابتهای ریاست جمهوری شدهاند که مورد وثوق رهبری هستند و خود نیز به این نکته اذعان دارند که در وادی این مسند عروسکی بیش نخواهند بود و تنها مجری اوامر خامنهای هستند، لذا برای حاکمیت فرق نمیکند کدامیک بر رییس جمهورشود، اینبار مهم حماسهای است با حضور مردم که باید ساخته شود تا نظام مشروعیتی دوباره یابد.