
امروز، روز جهانی کارگر است و کارگر بنا به تعریف حقوقی کسی است که به هر عنوان در مقابل دریافت حقالسعی اعم از مزد، حقوق، سهم سود و سایر مزایا به درخواست کارفرما کار میکند. بررسی جنسیتمحور آمارهای مربوط به اشتغال و بیکاری در ایران، نشان میدهد که زنان سهم به مراتب کمتری نسبت به مردان در بازار کار از آن خود کردهاند. با اینکه نرخ اشتغال زنان در طی سالهای اخیر، به دلایلی چون افزایش میزان تحصیلات و تمایل بیشتر زنان به کسب استقلال مالی و اقتصادی رشد داشته است، همچنان زنان عموماً در مشاغلی مشغول به کار هستند که یا رسمی نیست و یا کمدرآمد است. زنان کارگر در مقایسه با همکاران مرد خود از شانس کمتری برای استخدام شدن برخوردارند، چرا که زن هستند و به زعم کارفرمایان، مادران بالقوهای که بناست از مرخصیها و مزایای زایمان و مادری استفاده کنند.
در بیانیه کمپین حمایت از حقوق کارگران در ایران آمده است: «زنان کارگر در آمارهای رسمی پنج درصد از کل کارگران را تشکیل میدهند و چون اغلب در بخش غیر رسمی شاغل هستند، در آمارها جایی ندارند و نادیده گرفته میشوند. هر چند آنان در بخش رسمی نیز از حقوق اولیه قانونی خود نیز بهرهمند نمیشوند و طبق قانون کار امتیازاتی که ظاهرا برای کمک به زنان کارگر، در نظر گرفته شده، موجب شده است تا کارفرماها به استخدام زنان کارگر، رغبتی نشان ندهند و برای فرار از قانون مرخصی زایمان، حق شیردادن، ایجاد شیرخوارگاه و مهدکودک، از استخدام زنان کارگر سرباز زنند ویا هنگام عقد قررداد کار از کارگر زن تعهد گیرند که طی زمان قرارداد حق حامله شدن ندارند.»
با وجود تمام این تبعیضها از دسترسی نابرابر به کلاسهای آموزشی و فرهنگی گرفته تا سهمیهبندیهای جنسیتی در ورود به دانشگاه و رشتههای دانشگاهی و دست آخر استخدام رسمی و دائم، باز زنان از پای نمیشینند و برای رسیدن به جایگاههای بالاتر اجتماعی و اقتصادی تلاش میکنند. در این تلاش مستمر، آنچه از همه آسیبزنندهتر است، زنانه ومردانه کردن تحصیلات و مشاغل است. درآمدزایی و جایگاه اجتماعی هر شغلی با جنسیت رابطه دارد. بدین معنی که تمام مشاغل پردرآمد، از انواع مهندسی گرفته تا تخصص پزشکی و… مردانه تلقی میشود و به رغم وجود زنان موفق در این عرصهها باز هم ذهنیت مردانه بودنش از بین نمیرود. برعکس، تمام مشاغل کمدرآمد بویژه در حوزه خدمات، زنانه است.
به گزارش سایت تا قانون خانواده برابر، بحران اقتصادی سالهای اخیر تاثیری بر نوع اشتغال زنان و مردان در بخشهای مختلف اقتصادی نداشته است. طی هفت سال گذشته حضور زنان در بخشهای خدماتی افزایش یافته و بالعکس کاهش حضور آنان در بخشهای صنعتی و کشاورزی نیز مشهود است. این در حالی است که چنین تغییری در شغلهای مردان محسوس نیست. به این معنی که مشاغلی که زنانه خوانده میشوند، زنانهتر شده اند و زنان به بازار کارهای مردانه نیز راه یافتهاند، با اینحال زنان نانآوران خانه محسوب نمیشوند و هرجا بناست کار غیررسمی، دورکاری، محدودیت در تعداد ساعات کار هفتگی و این قبیل قوانین وضع شود، زنان در صف اول قربانیان هستند.
خواندن و نوشتن درباره تبعیضات چند جانبهای که زنان در قشر کارگری تحمل میکنند، مثنوی هفتاد من کاغذ است و هم نیازمند فضایی باز که بتوان با صدای بلند، هم حق برابر انتخاب شغل را خواست و هم دریافت حقوق و مزایای برابر را مطالبه کرد. با این حال، همزمانی این روز با روزی که در ایران امروز روز مادر و زن نامگذاری شده، این جرقه را در ذهن میزند که آیا زنان کارگر که خانواده آنها را نانآور میبیند و باور دارد، در خانههاشان درگیر تبعیضهای روزمرهای چون اجبار در انجام وظایف کارهای خانگی نیستند؟ آیا زنان کارگر، مثل بسیاری از مردان کارگر، پس از پایان روز کاری، استراحتی هرچند کم و ناچیز به خود روا میدارند یا این که نوبت دوم و سوم کارتماموقت خود را هر روز و پس از رسیدن به آغاز میکنند؟
روز کارگر بر همه آنها که حتی این روز را هم کار میکنند، مبارک!