
در طول هفتهای که گذشت شبکههای اجتماعی و برخی رسانهها،هم فارسیزبان و هم غیرفارسیزبان به موضوع کمپینی پرداختند که موضوع اصلی آن لباس زنانه پوشیدن مردان بود. این کمپین که همچنان ا دامه دارد در پی حرکت نیروی انتظامی و گرداندن مردی متهم با لباس زنانه کردی در مریوان شکل گرفت و صفحهای هم در شبکه اجتماعی فیسبوک به نام «زن بودن ابزار تحقیر و تنبیه هیچکس نیست» تشکیل شده و از مردان خواسته است با پوشیدن لباس زنانه کردی هم به این حرکت اعتراض کنند و هم بگویند زن بودن حقارت نیست.
بیتردید خیلی از ما هنوز بعد از گذشت نزدیک به چهارسال از دستگیری مجید توکلی، فعال دانشجویی، تصاویری را که در روز دستگیری از او منتشر شد به یاد داریم. تصاویری با مقنعه و چادر و توضیح آن که ادعا میکرد مجید توکلی برای فرار از دانشگاه بعد از سخنرانی ضد ولایت فقیه و دولت کودتا این لباس را به تن کرده است. بلافاصله پس از انتشار این عکس ها، کمپینی مشابه به راه افتاد تا حیله تحقیر مردی با لباس زنانه و آن هم حجاب اجباری خنثی شود. مردان ایرانی و غیر ایرانی روسری و چادر و مقنعه بر سر جلوی دوربینهای عکاسی نشستند، عکس گرفتند و نوشتند: «من مجید توکلی هستم!» در میان کنشگران و تحلیلگران، عده ای این کار را به سود برابری زن و مرد دانستند و گروهی هم آن را بازتولید خشونت حجاب اجباری زنانه بر سر مردان و مشروعیت بخشیدن به آن تلقی کردند.
این بار اما پای حجاب اجباری در میان نیست و با این که متهم با روسری در شهر گردانده شده، لباسی که بر تن مردان شرکتکننده در این کمپین است، تنها لباس کردی زنانه است و عموماً خبری از روسری و حجاب نیست. با این که بسیاری از روزنامهنگاران و کنشگران مدنی مرد کرد در این کمپین شرکت کرده اند، هنوز راه درازی تا برابری زن و مرد در کردستان – و هر جای دیگر ایران و جهان – باقیست. ایراد کار آنجاست که دیگر لباس زنانه – یعنی آن پوششی که در اذهان عمومی و فرهنگ و تاریخ معاصر مخصوص زنان تلقی میشود- تنها نماد زن بودن است و پوشیدنش نشان زن شدن! این یعنی که وقتی مردی لباس زنانه پوشید، رفتار و نگاه و حالاتش هم “زنانه” شود. همین میشود که عکسهایی منتشر میشود که به جای آن که باعث دفاع از زن و برابری زن و مرد شود و بگوید این لباس که زنانه میدانیمش نه ابزار تحقیر است و نه مرد که این لباس را نمیپوشد بر زن اولویت دارد، دقیقاً استفادهکنندگان این لباس را «ناخودآگاه» به سخره میگیرد!
از سویی دیگر شرایط سیاسی و خاستگاه این حرکت – یعنی کردستان - که لباس سنتی و بومی زنان – و مردان – از میراث فرهنگی و قومیاش به شمار میآید و همچنین انحصار مردانه غالب شرکتکنندگان موجب شده این کمپین از دید برخی ناظران، به کمپینی مردانه برای دفاع از ملیگرایی کرد تبدیل شود. مردانی که در لباس مادر و همسر و خواهر خود عکس میگیرند و اگر کمی با دقت نگاه کنیم شاید خودشان نه، ولی پدر و برادر و پسرعموهاشان همان مردانی باشند که در خانه و محل کار و زندگی، به برابری زن و مرد اعتقاد ندارند و زنهای خانه را چنان به ستوه میآورند که خودسوزی میکنند و از خانه فرار میکنند و…
کمپین «زن بودن ابزار تحقیر و تنبیه هیچکس نیست» با حرکتی نمادین آغاز شد و در زمانی کمتر از یک هفته نزدیک به هشت هزار نفر را در سراسر دنیا به خود جلب کرد. وجود چنین انرژی بالقوهای برای ارج نهادن به برابری و نیز نام این کمپین راهاندازان صفحه فیسبوکی را به این فکر وا داشته که در همین گام اول متوقف نشوند و شرکت کنندگان را به چالش بکشند. چرا که نه زن بودن فقط لباس زنانه پوشیدن است و نه لباس زنانه پوشیدن تنها دلیل تحقیر نیمی از جمعیت دنیا.
تبعیضهای جنسیتی مرز بین پوشش زنانه و مردانه را اینقدر پررنگ و پرطمطراق ساختهاند که در جامعهای مردسالار چون ایران امروز، برای تحقیر مردی – هرچند خلافکار – را با وجود بهره بردنش از «مقام والای مرد بودن» لباس زنانه، یعنی لباسی از طبقه دون میپوشاند تا تحقیر و تنبیهش کند! پشت سر فرد، افراد یا سازمانی که مقصر این رخداد است، تفکریست که دشمن برابریخواهیست. این تفکر زشت کجای زندگی ماست؟ این سوالیست که هر کسی باید از خودش بپرسد و با دقت به آن پاسخ دهد تا فرای زن یا مرد بودنش، انسان باشد.
بیتردید «نه همین لباس زیباست نشان آدمیت» و تا برابری در فکر و عمل راه درازی در پیشست.