
بودجه اختصاص یافته به محیط زیست در لایحه بودجه ۱۳۹۲ در حدود ۲۰۵ میلیارد تومان است که تقریبا ۱۴/ ۰ درصد کل مبلغ بودجه است. بر این اساس بودجه محیط زیست ایران در مجموع ۳۰ درصد کم شده است. این در حالی است که شاخصهای محیط زیستی ایران در وضعیت خوبی قرار ندارند و برخی شاخصهای محیط زیستی منفی شده است.
ابعاد بحران زیست محیطی در ایران از جمله آلودگی هوا، انباشت آلودگیهای نفتی و سموم کشاورزی در سواحل دریا و رودخانهها، معضلات متعدد حیات وحش، تخریب جنگلهای حفاظت شده و از همه مهمتر وضعیت مدیریت محیط زیست ایران، بسیار هشدار دهنده است اما متاسفانه توجه به محیط زیست و اختصاص اعتبار به آن روندی نزولی را طی می کند.
بی توجهی به مسائل زیست محیطی پس ازانقلاب امری رایج و بارز بوده است. اگرچه در دولت اصلاحات اقدامات زیر بنایی در زمینه حفاظت از محیط زیست انجام شد اما متاسفانه دولت نهم و دهم برنامه های حفاظت از محیط زیست مورد بی مهری قرار گرفت. بطوریکه پرویز داودی، معاون اول اسبق احمدینژاد، به صراحت بیان کرد که کنترل جمعیت و حراست از محیط زیست از توطئه غربیها برای جلوگیری از رشد و پیشرفت کشورهای اسلامی است.
مسایل زیست محیطی در ایران در حال حاضر جدی گرفته نمیشود. بی توجهی فاحش به مسائل زیستمحیطی که اینک خود را در میزان بودجه سال ۱۳۹۲ برای حفاظت از محیط زیست نشان میدهد، تداوم همان نگاه دولتهای نهم و دهم به حفظ و حراست محیط زیست ایران است.
همین نگاه و سیاست است که جایگاه ایران در حفظ محیط زیست را بیش از پیش در عرصه بینالمللی تنزل داده است. بطوریکه شاخص عملکرد زیستمحیطی ایران در میان ۱۳۲ کشور جهان جایگاه ۱۱۴ را دارد و نسبت به رتبه خود در سال ۲۰۱۰، سی و شش پله سقوط کرده است.
بر اساس تازهترین گزارش بررسی شاخص عملکرد محیط زیست توسط دانشگاه ییل آمریکا “مقام ایران در میان ۱۳۲ کشور از مرتبه ۶۷ در سال ۲۰۰۸ به مرتبه ۷۸ در سال ۲۰۱۰ و ۱۱۴ در سال ۲۰۱۱ سقوط کرده است.”
عوارض ناشی از آلودگی هوا
بسیاری از کارشناسان تناسب چندانی میان این بودجه و اولویتهای زیستمحیطی ایران و معضلات و چالشهای آن نمیبینند. این کاهش در حالی است که معضلات زیست محیطی ایران ابعاد بیسابقهای یافته و برای نمونه وضعیت محیط زیست ایران در مبارزه با آلودگی هوا در حد صفر گزارش شده است.
آخرین برآورد بانک جهانی نشان میدهد که خسارات سالیانه آلودگی هوا در ایران، شامل خسارات ناشی از مرگ و میر شهروندان، درمان بیماریهای ریوی و خونی و عصبی ناشی از این آلودگی ۱۴ هزار میلیارد ریال، یعنی معادل ۶/ ۱ درصد تولید ناخالص ملی است.
به گفته محمدهادی حیدرزاده، رئیس ستاد محیط زیست و توسعه پایدار شهرداری تهران سالانه یک میلیون و ۶۵۰ هزار تن آلاینده وارد هوای تهران میشود.
سازمان بهداشت جهانی اعلام کرده است، سالانه حدود ۸۰ هزار ایرانی جان خود را بر اثر آلودگیهای محیطی از دست میدهند. همچنین براساس آمارهای وزارت بهداشت ایران سالانه ۴ هزار و ۵۰۰ تهرانی بر اثر آلودگی هوا میمیرند.
آمارها نشان می دهد که آلایندههای موجود در هوا همچون سرب و آرسنیک و دیگر فلزات سنگین و نیز قرار گرفتن در برابر اشعه و پارازیت تا ۳۰ برابر خطر تولد نوزاد معلول و عقبمانده ذهنی را افزایش میدهد.
این در حالی است که به گفته کمالالدین پیرموذن، عضو کمیسیون محیط زیست مجلس، نه تنها سازمان محیطزیست در لایحه جدید هیچ طرح جدیدی درباره کاهش آلودگی هوا و احیای دریاچه ارومیه ارائه نداده است که ردیف بودجه جلوگیری از آلودگی هوا هم نسبت به سال گذشته ۳۹ درصد کاهش یافته است.
عدم صیانت از منابع طبیعی
طی چند سال اخیر خطرخشکشدن دریاچه اورمیه نیز یکی از چالشهای اساسی زیستمحیطی کشور بوده است. ۶۰ درصد مساحت این دریاچه، یعنی سه هزار کیلومتر مربع آن خشک شده که مسائل اقتصادی و ریزگرد نمک ناشی از این خشکشدگی زندگی ۶ میلیون نفر را در معرض تهدید قرار داده است.
در کنار خشکشدن دریاچه ارومیه و بسیاری از تالابها و جریانهای آبی ایران که از جنبههای بارز بحران محیط زیست در ایران است، آلودگی و کمشدن آب دریاچه هامون، زایندهرود، رود کارون و رودخانههای مازندران از دیگر مسائل محیط زیست در سالهای اخیر بوده است.
مقام ایران به لحاظ حفظ محیط زیست در جهان به شدت سقوط کرده و سالهاست که در انواع ضرایب تخریب محیطی مثل فرسایش خاک، بیابانزایی، تخریب جنگل و فرونشست آبهای زیرزمینی ایران مقام اول را دارد.
نیمی از جنگلهای ایران هم در ۳۰ سال گذشته نابود شده ومساحت آنها به ۱۲میلیون هکتار رسیده است. از سوی دیگر شاخص جهانی سرانه آب برای هر نفر ۷ هزار متر مکعب است این شاخص در ایران تنها ۱۷۰۰ متر مکعب است که از آن میتوان به نقطه تنش آب یاد کرد.
سازمان ملل در گزارشی اعلام کرده که تا سال ۲۰۲۵ ایران در زمره کشورهایی همچون مصر، لیبی، مراکش و سوریه قرار میگیرد که رسیدن به این مرحله کم آبی به شدت خطرناک است. در حال حاضر ورودی آب به ایران سالانه ۸/۸ دهم میلیارد متر مکعب است این درحالی است که ۲ / ۱۶ میلیارد مترمکعب از کشور خارج میشود و این نشان از عدم صیانت از منابع آبی کشور است.