
بیست و پنج سال پیش، در چنین روزهایی حلبچه بی دفاع، اسیر کینه تفکر فاشیستی صدام حسین شد. در آن روز مردمان حلبچه در خیابان و کوی و جاده از شدت قصاوت دیکتاتور سرزمینشان در حیرت ماندند، زن و بچه و پیر و جوان، هوار میکشیدند. همه راهها مسدود شده بود. صدای گریه و ضجه از هر کرانه بلند می شد. مردم از شدت سرفه بیهوش میشدند. صحنههایی وحشتناک و طاقتسوز، انگار روز محشر فرا رسیده بود… کسی به داد دیگری نمیرسید، جنازهها در هر گوشه ای افتاده بود، مردم بی توان و بی رمق از تحرک افتاده بودند.
آن دسته که اندک رمقی در جان داشتند در جای خود مینشستند و بر روی جنازه عزیز از دسترفته، ناله و زاری میکردند. رو به آسمان مینگریستند و میخواستند فریادی بکشند که ایا خدایی هم هست؟ گویی خدا از آن سرزمین رفته بود. انگار کسی نمیدانست در چه دوزخ سردی گرفتار آمده است. فوجفوج مردمان سرگردان به سوی منطقه باموک یا بلندیهای اطراف، بهراه افتاده بودند و در بین راه هم بسیاری نقش بر زمین میشدند و برای همیشه چشم از جهان می بستند. بسیاری هم نعش مردهها را بر سر راه خود میدیدند و باز هم بغضها میترکید و شیون میکردند. مادری بچهاش را گم کرده بود، پدری فرزندانش را و یا بچههایی که از تنهایی میگریستند. نه پدری مانده بود و نه مادری .
در آن روزها شایع شد، حمله شیمیایی رژیم صدام حسین به تلافی همکاری ”اتحاد میهنی کردستان” با رژیم جمهوری اسلامی که منتج به حمله و بمباران تأسیسات نفتی کرکوک شد انجام گرفته است.
به نوشته خبرآنلاین، بعد از برادرکشی و جنگ قدرت در کردستان عراق از ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۵، طالبانی، به ایران نزدیک شد. تفکر طالبانی ، همراهی عوامل خارجی و نیروی فشار بین المللی برای نابودی صدام بود. هنوز گفتگوها با صدام پایان نیافته بود، با ایران مذاکره می کرد و به همراه دوستانش -فریدون عبدالقادر ، کمال خوشناو، توفیق رحیم – راهی تهران شد. و ماه ۱۰ سال ۱۹۸۶ بود که قرارداد بین طالبانی و ایران امضا شد و بعدها همکاری و هماهنگی با مسئولان نظامی ایران افزون شد.
در ۱۰ اکتبر ۱۹۸۶ عملیات مشترک اتحادیه میهنی و سپاه پاسداران با موفقیت انجام شد و طالبانی، سپاه را به کرکوک وارد کرد. اما آن عملیات با سانسور شدید رسانههای آمریکایی و غرب مواجه شد. هفت نوامبر ۸۷ طالبانی به دیدار مسئولان ایرانی وقت رفت و قرارداد امضا کرد و عملیات های فتح و نصر و فجر و .. آغاز شد. در آن دوران سوریه هم معترض به طالبانی بود که چرا با ایران رابطه برقرار کرده است و در ۱۳ مارس ۸۸ سپاه پاسداران ایران به کمک حزبهای سوسیالیست، پارت دمکرات و اتحادیه میهنی، حلبچه هفتاد هزار نفری را تصرف کرد.
اینک به مناسبت بیست و پنجمین سالگرد حمله شیمیایی ، در ۱۶ مارس ۲۰۱۳ مراسم یاد بود ۵۵۰۰ قربانی این فاجعه، مردم شمال عراق مراسم ویژهای را در شهر حلبچه برگزار کردند. این مراسم با حضور ده ها شخصیت کرد و عرب عراقی و سفرای خارجی در این کشور برگزار شد، شرکت کنندگان ضمن محکوم کردن این جنایت علیه شهروندان کرد، بر تلاش برای از بین بردن سلاح های کشتار جمعی در منطقه و سراسر جهان تأکید کردند.
در مراسم یادشده صدها کرد آزاده با پوشیدن کلاه سفید به نشانه صلح خواهی در خیابانهای این شهر تظاهرات کرده و بر سر مزار قربانیان این فاجعه انسانی حضور یافتند و با قرائت فاتحه یاد و خاطره آنها را گرامی داشتند.
به گزارش بی بی سی«مسعود بارزانی» رئیس منطقه کردستان عراق با صدور بیانیهای خواستار تلاش مشترک دولت عراق و مسئولان منطقه کردستان برای درمان بازماندگان این فاجعه شد و اعلام کرد: باید تلاش کرد با فداکاری و اتحاد، زمینه را برای ایجاد آینده ای آرام و به دور از جنگ و ناامنی برای کشور و سرزمین مان فراهم کنیم.
نوری المالکی نخست وزیر عراق نیز به مناسبت فرا رسیدن سالگرد بمباران شیمیایی حلبچه، این واقعه را برگ سیاه دیگری در پرونده ننگین رژیم بعث عراق دانست و اعلام کرد: وسعت و بزرگی ابعاد فاجعه حلبچه توسط رژیم صدام باعث اتحاد جریانها و گروههای سیاسی عراق شده و خاطره تلخ آن هرگز از یادها زدوده نخواهد شد.
به دنبال این حمله مرگبار مردم حلبچه و سایر شهرهای اطراف آن در منطقه کردستان به سوی ایران سرازیر شدند و ایران نیز از آنها استقبال کرد و همه امکانات ممکن و لازم را در اختیار آنها قرار داد. علاوه بر این تیم های امداد و پزشکان خود را برای مداوای مردم حلبچه به آن شهر ارسال نمود.
اگر چه در جریان جنگ جهانی دوم برخی کشورهای متخاصم از بمب شیمیایی علیه یکدیگر استفاده کردند، اما حلبچه اولین شهر در تاریخ است که به طور مستقیم توسط هواپیماهای رژیم حاکم بر همان کشور هدف بمباران شیمیایی قرار می گیرد.
بسیاری از ساکنان حلبچه به دلیل استنشاق این گازها و تماس با آن به سرطان مبتلا شدند و مدتها بعد از این حمله جان خود را از دست دادند. تعداد زیادی کودک با نقایص ژنتیکی نیز در این شهر متولد شدهاند.
گفته می شود در این شهر هیچکس نمیتواند آنچه را که در آن روز سال ۱۹۸۸ روی داد، فراموش کند. حتی صحبت درباره آن هنوز دانشآموزان را به گریه میاندازد. همین حالا هم مردان و زنان دچار سرطانهایی میشوند که به احتمال زیاد به آثار شیمیایی آن بمباران مربوط هستند. هزاران نفر هم به هراسآورترین شکل ممکن جانشان را از دست دادند.
آیا دولت عراق و مسئولان اقلیم کردستان با تکیه بر درآمد کلان نفتی مى توانند بخشی از الام مردم زجر دیده این سرزمین را جبران کنند؟