
سی و یکمین دوره جشنواره فیلم فجر در حالی درمی رسد که امسال شاهد یکی از بی رونق ترین دوره های این جشنواره هستیم و هیچ نام و نشانی هم از بزرگان سینما یافت نمی شود. در حالی که دبیر این دوره جشنواره کم شدن جوایز را عاملی برای کیفی شدن آن دانسته و تاکید کرده که به دنبال برپایی جشنواره ای تخصصی است.
به گزارش خبرگزاری مهر، محمدرضا عباسیان، طی توضیحاتی تکمیلی در باب برگزاری جشنواره این دوره، افزود : «ما به دنبال جشنوارهای که در آن دل همه را به دست آوریم و تعداد زیادی فیلم نشان دهیم و بیشتر به سمت جشن برویم نیستیم. بلکه از نگاه من جشنواره باید محفلی برای رشد و اعتلای سینمای ایران باشد.»
این که آقای عباسیان به دنبال رشد و اعتلای سینمای ایران باشند، به خودی خود امر میمون و مبارکی است، اما خوب است که با نگاه دوباره ای به لیست متقاضیان حضور در این اتفاق فرهنگی و نیز انبوه نام هایی که مدت هاست خانه نشین هستند، به این حقیقت تلخ پی ببرند که در واقع دلی باقی نمانده تا ایشان آن را به دست آورد. وی در ادامه سخنانش گفت : «شاید برخی از نبود برخی فیلمها در جشنواره ناراحت باشند، اما بد نیست که یک بار تابوی حضور فله ای فیلم ها شکسته شود.»
گویا جناب عباسیان فراموش کرده اند، این ”حضور فله ای” که ایشان از آن یاد می کنند، تعبیر دیگری از ”استقبال سینماگران مختلف با آرا و نظرات گوناگون” بود و حال کسانی که تا دیروز ”نه مرغ می خواستند و نه سیمرغ”، امروز امیدوار باشند که آشفته بازاری پیش آمده تا از این”تقسیم غنائم”، بدون شک سهم و نصیبی در خور توجه خواهند برد.
از سویی دیگر، سعید قاسمی در اختتامیه جشنواره عمار با بیان این که مافیای سینمائیها در این سی ساله گذشته اجازه ورود حزبالهیها را نمیدهد، افزود : «هنری از دیدگاه امام و به تبع آن ما مورد قبول است که به بیان کننده ظلم ظالمان و مظلومیت سیلی خوردگان باشد.» ”مافیای سینمایی ها” هم در حالی مطرح می شود که اساتیدی مثل ناصر تقوایی، رخشان بنی اعتماد، بهرام بیضایی و بسیاری دیگر از کاربلدان سینمای این مرز و بوم، مدت هاست که ردای هنر را به کناری نهاده و به تماشای خیمه شب بازی آقایان نشسته اند که در این میان تمام افتخار وزیر محترم ارشاد این است که در دوره سه ساله مسئولیتش، تنها ۱۸ فیلم بحث برانگیز ساخته شد.
تنها جشن دولتی و بین المللی سینمای ایران تا حدی در سکوت و بی توجهی اهالی هنر به کار خود ادامه می دهد که پس از اعلام عباسیان در باره دلایل عدم حضور فیلم رستاخیز در جشنواره، کهبه آماده نبودن نسخه اصلی این فیلم اشاره کرده بود، روابط عمومی جدیدترین ساخته احمدرضادرویش طی نامه ای سرگشاده با رد این مساله افزود : «سازندگان و سرمایه گذاران فیلم رستاخیز با هر ملیتى با احترام به نهاد جشنواره فیلم فجر که همه ساله هم زمان با ایام سالگرد پیروزى انقلاب اسلامی برگزار می شود، با بررسى تمام جوانب تصمیم گرفتند به رغم حاضر بودن نسخه نهایی فارسی این فیلم، در جشنواره حضور نداشته باشد، بنابراین فرم درخواست شرکت فیلم رستاخیز در جشنواره فجر تکمیل نشد.»
در اظهار نظری دیگر از سوی ابوالفضل جلیلی، با میهمانی خواندن این جشنواره در ادامه گفت : «جشنواره بینالمللی زمانی جشنواره است که مردم دنیا برای آن سر و دست بشکنند و التماس کنند فیلمهایشان را برای نمایش در این جشنواره بفرستند و منتظر بمانند ببینند فیلمشان برای مسابقه انتخاب میشود یا نه، در این صورت تازه میتوان لقب جشنواره را بر روی آن گذاشت. در زمان آقای بهشتی داشت این اتفاق میافتاد و آدمهای مهمی با التماس به عنوان میهمان میآمدند تا در جشنواره شرکت داشته باشند زیرا فیلمسازان درجه یک فیلم داشتند و مدیران جشنوارههای دیگر با افتخار میآمدند تا هم فیلم ببینند و هم فیلمسازان خوب را به جشنوارههایشان دعوت کنند.»
سی و یکمین دوره جشنواره فیلم فجر در حالی به روزهای شروع نزدیک می شود که آقای وزیر در حال ابراز رضایت از فعالیت هنرمندان درباره حماسه ۹ دی و نیز برنامه ریزی هایی طولانی مدت برای تربیت ۱۰ میلیون حافظ قرآن تا سال ۱۴۰۴ هستند و فرصت گوشه چشمی به سینما و آبروی رفته آن و نیز جشنواره فجر که پیشانی فرهنگی این سرزمین که از قضا داغ بی تدبیری هم خورده، ندارند.