
در شرایطی که تعطیلی سالن های سینمایی به دلیل مشکلات مالی، تا پایان اکران فیلم های روی پرده به تعویق افتاده و ریاست محترم سازمان سینمایی هم وقت دیدار نمی دهند، قصه قانون مالیات بر سینما حکایت تازه ای است که بختک تازه ای شده بر جان اهالی فرهنگ و هنر.
بر اساس ماده ۱۵ و ۱۶ قانون معافیت های مالیاتی، تمام بودجهای که برای یک فیلم به تهیهکننده پرداخت میشود به عنوان سود محسوب و ۲۵ درصد آن به عنوان مالیات اخذ خواهد شد، لذا تهیهکنندگان سینما خواستار اصلاح این آییننامه و حذف بند آخر ماده ۱۵ شده اند در حالی که مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی اعلام کرده است : «مغایرتی میان آیین نامه اجرایی و قانون وجود ندارد و اجرای دقیق قانون، مستلزم وجود مواد ۱۵ و ۱۶ آیین نامه اجرایی است که به صورت هوشمندانه ودقیق پیش بینی شده است» !
این همان سینمایی است که علی مطهری هم در تازه ترین اظهاراتش، نسبت به یکی از آثار خوشساخت آن واکنش نشان داده و یک اثر هنری را “عامل به زیر سوال رفتن احکام اسلام” و نیز “عادی جلوه دادن فحشا” دانسته است.
به گزارش خبرگزاری مهر، علی مطهری، نماینده مردم تهران و عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در جمع خبرنگاران با اشاره به تماشای فیلم «من مادر هستم» از سوی کمیسیون فرهنگی گفته است : «نکته منفی این فیلم در این است که مسأله فحشا و بیبندوباری را نهادینه می کند و عادی جلوه می دهد.»
گویی نماینده محترم مجلس فراموش کرده که از تریبون نهادی صحبت می کند که سوال از وزیر ارشاد برای ساخت پروژه ای هشت میلیاردی، را به طُرفة العینی از لیست دغدغه های خود خارج می سازد تا مبادا خاطر احدی رنجیده شود.
از انصراف جناب شمقدری از نوشتن نامه افشاگرانه اش هم که بگذریم، بیانیه جمعی از طلاب بسیجی حوزه علمیه خواهران، نسبت به وضعیت سینما هم در نوع خود جالب توجه می نماید. در بخشی از این بیانیه آمده : «اکران عمومی فیلمهایی با موضوع خیانت و گناه، بیشک باید شاخکهای حساس دلسوزان اسلام و انقلاب را حساس کند چرا که بیشک آن از رشحههای شیطان در جنگ با اسلام و نماد امروزی آن انقلاب اسلامی است. سازندگان فیلمهای خیانت محور و گناه محور به عادی سازی گناهان پرداخته و بخش اعظمی از جامعه را مبتلا به آن نشان میدهند تا درد جامعه روشنفکرنمای سازنده چنین آثاری به ناحق به کل امت شهید پرور ایران تعمیم داده شود. اینان هتاکان به دین و شریعت و به سخره گیرندگان نظام و انقلاب و خون شهدا هستند و ما طلاب بسیجی به پیروی از احکام اسلامی و رای علمای دین موظف به واکنش هستیم».
نویسندگان این متن، بقیه بیانیه را به بنیانگذار جمهوری اسلامی سپرده و آورده اند:
«امام راحل در بند م وصیت نامه سیاسی الهی خود آورده است که: … سینماها و… از ابزارهای موثر تباهی و تخدیر ملتها، خصوصا نسل جوان بوده است… و در پایان این بند به قوای سهگانه و شورای نگهبان توصیه میکند که نگذارند این رسانهها منحرف شوند… و بر همه ما و همه مسلمانان واجب است از آنها جلوگیری کنند… و اگر جلوگیری نشود همه مسئول میباشند و مردم و جوانان حزب اللهی اگر با مراجعه به دستگاهای مربوطه، شاهد کوتاهی دستگاهها بودند، خودشان مکلف به جلوگیری هستند».
خواهران بیانیه نویس، سرانجام نتیجه گرفته اند که «دستگاه متولی سینمای کشور میبایست در این زمینه اقدام عاجل کند و به صورت ریشهای نیز تاریخ ادبی و هنری اسلام و ایران سرشار از منابع و متون حکمی ارزشمند را به سینماگران معرفی و آموزش دهد. همچنین لازم است تا به مداقه بیشتر در بررسی فیلمنامهها از رسیدن به این نقاط تنش برانگیز خودداری کند و البته سعی کند تا اسلام خود را از ولایت داشته باشد نه از فردوسی و ایران خود را از اسلام بداند نه از مکتب ایرانی. ا طلاب بسیجی بار دیگر بر عهد خود با ولایت تا شهادت تاکید میکنیم و به فرموده امام راحل اگر لازم باشد خودمان وارد صحنه میشویم تا از این انحراف جلوگیری کنیم. در این نوشتار به عمد از دریای بیکران و امروزی امام حاضرمان حضرت آیت الله العظمی امام خامنهای عزیز که فرمایشات او تفسیر به روز قرآن و حدیث است برداشت نکردیم، که اگر این کار انجام میشد با آن نظرات بدیع، صفحات این نوشتار تا یک کتاب پیش میرفت و این همان قدرت لایزال الهی است که امروز در انقلاب اسلامی در اختیار امام خامنهای به عنوان نائب برحق امام عصر (عج) است.»
این بیانیه بیش از هر چیز، از ضربه های کاری حکایت دارد که قلب سینما را نشانه رفته و قهر بزرگان هنر این مرز و بوم را به نحسی هر چه تمام تر به ارمغان آورده است. سعدی افشار، تنها بازمانده نسل سیاه بازی و بازیگر برجسته نمایش های سنتی و آیینی، به رسانه ها می گوید که به انتظار عزرائیل نشسته، زیرا توانایی پرداخت ماهیانه یک میلیون تومان برای تامین هزینه داروی خود را ندارد؛ شاید ما نیز باید دست به دامان حضرتش شویم، باشد که وقت دیداری نصیبمان شود !