
چندی پیش نام “جمشید بسم الله” و پنج برادر وی که گفته می شد در بازار ارز به شهرتی رسیده بودند سر تیتر بسیاری از خبرها بود و ارتباط مبهم آنها با برخی بانکها و منابع نا محدودشان در تهیه ارز نیز پرسش هایی را مطرح کرد.
اما به تازگی فردی دیگر به این فهرست اضافه شد؛ می گویند یکی از سرشاخه های اخلال ارزی در بازار فردی است به نام “ی. ر. چ” که هم اکنون در بازداشت نهادهای امنیتی و اطلاعاتی کشور قرار دارد.
این در حالی است که در پی تشدید تحریم های مالی و اقتصادی کشور و بالا رفتن نرخ ارز و نیز تبادل اتهام ها میان مسئولان کشور، سیاست هایی همچون برخورد امنیتی و نظامی و دخالت سپاه و پلیس در پیگیری افراد ناشناس و همچنین راه اندازی اتاق ارزی و نظارت دولت بر عرضه دلار و دیگر ارزها نیز نتوانست روند موجود را مهار کند.
به گزارش خبرگزاری مهر، “ی.ر.چ” که اهل کردستان است و نامش از سال ۸۵ به بعد در سنندج بیشتر بر سر زبانها افتاده ، به صورت خانوادگی کارهایش را جلو میبرد؛ وی در آغاز کار شرکت تولیدی و صنعتی “خ. ز” که با برند ماءالشعیر به نام “ا” معروفتر شد، با کارهای “خیرخواهانه نما” و همچنین راهاندازی مجتمعهای رفاهی و تفریحی با باندهای ثروت و قدرت ارتباط برقرار کرد و از آن پس بود که روز به روز قدرت مالی و اقتصادیاش بیشتر و بیشتر شد و با حمایتهای همان مراکز ثروت و قدرت، روی به دریافت تسهیلات بانکی آورد.
او به واسطه برخی، حتی پایش در ورزش فوتبال کشور هم باز شد و توانست افزون بر دریافت لوح تقدیر وزارت صنعت به عنوان واحد صنعتی نمونه در سال ۸۷، چندین لوح تقدیر دریافت کرده و در همایشی که با نام جشنواره ملی کارآفرینان برتر با حضور رئیس جمهور برگزار شد، به عنوان کارآفرین برتر مورد تقدیر قرار گرفت.
مهر همچنین در ادامه گزارش خود می افزاید:”بعدها ابهامات درباره نفوذهای اقتصادی “ی. ر. چ” فزاینده شد و در ادامه، او با همراهی باندهای ثروت و قدرت، یکی از بزرگترین صرافیهای ایران “ز” را با دریافت مجوز رسمی صرافی نوع اول از بانک مرکزی به شماره ثبت “۴۲۰۴۶۸” را راهاندازی کرد. بنا بر اطلاعات موجود، شرکت تضامنی “ی. ر. چ” و شریک برای فعالیت صرفا خرید و فروش نقدی ارز غیرالکترونیک و خرید و فروش مسکوکات طلا و نقره در محل صرافی به آدرس استان تهران- شهر تهران- خیابان… میدان… نبش خیابان… پلاک ۲ با سرمایه اولیه دویست میلیون تومان در زمستان سال گذشته با مدیریت خانوادگی روی کار آمد.”
در همین حال، گفته می شود که او پس از جلسه ای در بانک مرکزی، در تاریخ ۱۵ مهرماه سال ۹۰ در شعبه ارزی پارسا بانک ملی ایران افتتاح حساب کرد و در زمستان با همراهی باندهای ثروت و قدرت، ارزهای سهمیهای ارزان به این حساب و از آنجا به بانک ملی در دوبی منتقل میشد؛ ارزهایی که ظاهرا به بازار نمیرفت و در جاهای دیگر نگهداری میشد و همین موضوع به علاوه اقدامات مشابه اخلالگران دیگر، موجب شد تا در اواسط زمستان پارسال، قیمت دلار به ثبت رکورد برسد.
این گزارش حاکی است که گردش روزانه ارزی این صرافی بزرگ که در تهران و دوبی دفتر دارد، دهها میلیون دلار برآورد میشود.
پیگیریها سرانجام منجر به دستگیری “ی. ر. چ” توسط نهادهای امنیتی و اطلاعاتی کشور شد، البته فرد دیگری هم در این باره تحت پیگیری نهادهای امنیتی و اطلاعاتی قرار دارد. تا کنون نیز اطلاعات بیشتری در خصوص شخص “ی. ر. چ” منتشر نشده است.
در عین حال سوالات بسیاری در پی انتشار این گزارش مطرح شده که از آن جمله می توان به چگونگی روند نفوذ این فرد و افراد شبیه به او که همه به یک شکل و روش مشخص با باندهای قدرت و پول در کشور ارتباط داشته و در پی این ارتباط از بانکهای کشور و خزانه های هنگفت پول سر در آورده و حتی در این مورد با بانک مرکزی نیز نشست و برخاست کرده و بدون هیچ نظارتی به جایی می رسند که به راحتی سر از ارقام میلیاردی در آورده و بر حسب اتفاق اگر اوضاع مالی کشور رو به وخامت بگذارد نام آنها مطرح شده و به عنوان قربانی پایشان به میان کشیده می شود.
آیا این گمانه درست است که آن دایره ی قدرت که امکانات را در اختیار “جمشید بسم الله” ها گذاشته و آن باندهای مافیایی که راه این افراد را به نهادهای مالی و دولتی باز کرده اند در حاشیه امن مانده اند تا تمامی کاسه کوزه ها بر سر چنین افرادی بشکند؟
آیا به راستی این افراد وجود خارجی دارند؟ یا فقط بخشی از یک بازی سیاسی اقتصادی هستند تا نگاه ها از مقصران اصلی منحرف شود؟ آیا نباید نقش کسانی که پای این افراد را در مراکز مالی و قدرت کشور باز کرده و معرف آنان بوده اند مورد ارزیابی و پی گیری قرار گیرد؟ آیا این روند مدیریت مشکلات آنهم به شکل فعلی نشان از عدم اراده واقعی و تداوم روش سابق نیست؟ و آیا سیستم اقتصادی و مالی کشور باید تا به این حد آسیب پذیر باشد که با اعمال یک یا چند نفر دچار تنش و بحران شده و ارزش پول ملی چنین سقوط بی سابقه ای را تجربه کند؟