
محمود احمدینژاد پیش از ترک تهران به مقصد پکن گفته است: در اجلاس سران سازمان همکاریهای شانگهای، «پیشنهاداتی را برای عبور از تحولات جاری و بحران اقتصادی موجود در جهان داریم».
اینکه بالاترین مقام اجرایی کشورمان پیشنهادات احتمالا کاربردی برای جهانیان دارد، به خودی خود امر مبارکی است اما نگاهی گذرا به اعداد و ارقامی که یک کارمند ساده ایرانی روزانه با آنها دست و پنجه نرم می کند، صورت مساله را به کلی تغییر خواهد داد.
خبرگزاری ایلنا طی گزارشی از نطق میان دستور یکی از نمایندگان، از قول وی مینویسد: “بیکاری جوانان به معضلی چالشبرانگیز تبدیل شده است و نباید مسئولین مانند کبک سر خود را در برف فرو کرده و با وعده و وعید و دروغ مردم را راضی نگه دارند.”
سیدعلیمحمد بزرگواری، نماینده مردم کهگیلویه و بویراحمد، خطاب به هیئت دولت میگوید: “امیدوارم از آه و ناله مادران و پدران جوانان بیکار در امان بمانید و با اجرایی شدن وعدهها پایان خوبی را برای این دولت فراهم کنید.”
به تازگی هم اعلام بانک مرکزی در مورد افزایش قیمت اجناس از ۱۹% تا ۷۸% تاییدی بر بن بست های اقتصادی ایران امروزاست،اما معلوم نیست چرا آقای احمدی نژاد با این حجم انتقادات آشکار، حتی ازمیان حلقه خودی ها و دوستان، با راهکارهای جهانی و علمی خودش، مردم ایران را به فیض نمی رساند؟ مگر نه اینکه چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است؟
با وجود اینکه به گواه اکثر کارشناسان اقتصادی، ورود بی رویه ی اجناس چینی عملا تولید داخلی را فلج کرده، اما آقای رئیس جمهور با خوشحالی زایدالوصفی از دوستی با این همکار تجاری یاد می کند و می گوید : “ از گذشته ما رابطه خوبی با چین داشتیم و حجم تجارت بین دو کشور بالا است و اکنون شریک اصلی تجارت خارجی جمهوری اسلامی ایران محسوب میشود و ما به دعوت رییسجمهور چین به این کشور سفر میکنیم و موضوعات مهمی در دستور کار مقامات دو کشور است و توافقنامههای جدیدی نیز بین مقامات دو کشور برای گسترش همکاریها در جریان این سفر در موضوعات مختلف به امضاء خواهد رسید.”
روشن است که افزایش تورمی که مانند فرزندی نامشروع در این میان هیچ کس مسئولیتش را به عهده نمی گیرد، روز به روز زندگی را برای قشر متوسط و پایین جامعه سخت تر خواهد کرد. ای کاش از تراوشات فکری آقای احمدی نژاد، چیزی هم نصیب مردم خانه و کاشانه ی خودش شود.