
آمارها نشان می دهد که در ماراتن جذب مخاطب، از میان ۵۸ کشور صاحب سینما، ایران در رتبه پنجاه و پنجم قرار گرفته و اتفاقا جد و جهد فراوانی هم در این سراشیبی سقوط از خود نشان می دهد. در این میان گل به خودی های آقایان هم حکایت غریبی است.
۱۳ دی ماه سال ۹۰ بود که دستور انحلال خانه سینما طی نامهای از سوی دبیر هیات رسیدگی به امور مراکز فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خطاب به مدیرعامل خانه سینما اعلام شد. در متن نامه آمده بود : « نظر به مجموع بررسیهای معموله و مداقه در اسناد و مدارک مربوطه و امعان نظر در مراحل ایجاد تشکل موسوم به «خانه سینما» بدینوسیله اعلام میدارد با توجه به عدم طی تشریفات قانونی مربوط به تاسیس موسسات فرهنگی و هنری و نیز اقدامات غیر قانونی بعدی، این تشکل و استمرار فعالیتهای آن فاقد وجاهت قانونی است و مراتب جهت انحلال خانه سینما اعلام میگردد. بدیهی است هر اقدامی خلاف مفاد این دستور و یا عدم توقف فعالیت ظرف ۴۸ ساعت از تاریخ صدور، از مصادیق بارز ماده واحده قانون تعطیل موسسات و واحدهای آموزشی و تحقیقاتی و فرهنگی که بدون مجوز قانونی دائر شده و میشوند (مصوب ۷ دی ماه ۷۲ مجلس شورای اسلامی) بوده و موجب پیگرد قانونی است.»
با وجود ابراز مخالفت و نارضایتی اهالی هنر، ” تشکل موسوم به خانه سینما ” فعالیت خود را به حالت تعلیق درآورد و منتظر فیصله ی دعوای از بیخ و بن سیاسی صورت گرفته، ماند.
تا اینکه بعد از گذشت چهار ماه، بنا به گزارش خبرگزاری ایسنا روز سهشنبه دوم خردادماه رییس دیوان عدالت اداری از صدور رای در پرونده شکایت خانه سینما از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و نقض تصمیم انحلال خانه سینما خبر داد. محمدجعفر منتظری دراینباره افزود: «در این پرونده یک مسئله در تصمیم وزارت ارشاد از لحاظ رعایت موازین قانونی توسط شعبه رسیدگیکننده به پرونده مورد اشکال قرار گرفته است.» وی افزود: «شعبه رسیدگیکننده تصمیم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را نقض کرد تا مجددا وزارت فرهنگ و ارشاد درموضوع انحلال خانه سینما تصمیمگیری کند.» رئیس دیوان عدالت اداری گفت: «این رای به وزارت ارشاد و خانه سینما ابلاغ خواهد شد.»
اما نکته ای که در این میان جالب توجه می نماید، نوع واکنش های دولتمردان به عنوان طرفی از ماجراست. علیرضا سجادپور، مدیر کل نظارت و ارزشیابی، در پاسخ خبرنگار ایسنا در واکنش به حکم دیوان عدالت اداری می گوید : «از نظر ما همچنان «تعطیلی» خانه سینما برقرار و قطعی است.» جواد شمقدری رئیس سازمان امور سینمایی هم در گفتگو با خبرنگار ایلنا اعلام می دارد که : «در حال بررسی موضوع هستیم اما در اینکه خانه سینما غیر قانونی است و باید منحل شود هیچ شکی نداریم.»
هنوز چند ساعتی از اعلام خبر نگذشته بود که خبرگزاری فارس از زبان مشاور اجرایی رئیس سازمان سینمایی نوشت : «در صورت لزوم دستور انحلال دیگری برای خانه سینما صادر میشود». بابک خانیان درباره بازگشایی خانه سینما گفت: «ظاهرا مطابق اظهار نظرهای رسانهای دیوان عدالت ایرادی جزیی بر یکی از اشکال اقدامات قانونی وزارت ارشاد گرفته شده که در اسرع وقت مرتفع گردیده و طبیعتا دستور انحلال به قوت خود باقی است و حتی اگر لازم باشد دستور انحلال دیگری نیز صادر خواهد گردید. هرگونه فرافکنی درباره رای فاقد ارزش و اعتبار است و اقدامات قانونی ادامه خواهد یافت.»
این که سرانجام خانه سینما در چه وضعیتی قرار دارد، موضوعی است که مطمئنا از شفافیت چندانی برخوردار نیست. اما نکته ای که از خلال همین گزارش کوتاه هم می توان به آن رسید این است که در این میان تنها موردی که محلی از اعراب ندارد خود سینما و تماشاگر بخت برگشته آن است؛ تماشاگری که طبق آمارها هر شش سال یک بار چشمش به جمال پرده نقره ای روشن می شود و نمی داند این بار اگر خانه سینما را به عنوان تنها حامی رسمی و غیررسمی صنفی سینماگران، در بکوبد کسی پذیرایش هست یا باید با یادداشتی به صاحبخانه بگوید: آمدیم، نبودید..